دختری بنام« آنیک » که نیاز شدیدی به پیوند قلب دارد و بامرگ دست به گریبان است درشهری زندگی می کند که جوانی در شب ازدواجش طی حادثه ای دچار مرگ مغزی شده و درصورت پیوند عضو امکان زندگی دوباره برای آنیک فراهم می شود.
اما از آنجایی که خانواده این جوان او را زنده می پندارند، به هیچ عنوان راضی به اهدا و پیوند عضونمی شوند.
موضوعاتی از این دست درجریان مرگ های مغزی و پیوند عضو درکشوری مثل ایران باتوجه به ناشناختگی بیماری های جدید و همکاری شرکت های خودروسازی عزیز و جاده های نا امن تا دلت بخواهد جریان داشته و دارد.
در هرکشوری باتوجه به ارزش ها، هنجارها و بافت فرهنگی آن، به گونه ای بامسئله مرگ مغزی و پیوند اعضاء برخورد می شود.
در کشور ما که مردم هنوز با عمل پیوند به دلایل فرهنگی و بافت متفاوت آن چندان راحت کنار نمی آیند، قطعاً آغازگران چنین حرکت هایی جزو اولین پرچمداران گذشت خواهندبود و تا قلبی می تپد نام آنها زنده خواهد ماند.
متاسفانه خانواده های بیماران مرگ مغزی اطلاعات ناچیزی نسبت به مرگ مغزی و سطح هوشیاری بیمار خود دارند وتصور می کنند مرگ مغزی همان «کما» است.
نداشتن اطلاعات کافی از ماهیت مرگ مغزی سبب شده است والدین افرادی که دچارمرگ مغزی می شوند و امکان بازگشت آنها وجود ندارد، پیوند عضو آنها به دلیل ممانعت خانواده هایشان به دیگری ممکن نگردد.
پیوندهایی که می تواند آغازگر پیوندهای نویی در زندگی یک همنوع دیگر شود.
این موضوع نه تنها درکشورهایی مانندایران، بلکه در کشورهای اتحادیه اروپاهم که منع قانونی در پیوند عضو وجود ندارد هنوز معظلی است و بیست درصد مردم در این کشورها هنوز با اهداء عضو موافق نیستند و این مشکل فرهنگی تنها شامل ایران نمی شود.
آمارها نشان می دهد که از میان پنج تا هشت هزار مرگ مغزی که در کشور رخ می دهد فقط «۶۵۵» مورد به اهدای عضو می رسد.
آمارها کاری آسان وشدنی را نوید می دهد ولی در عمل فاصله بسیار زیادی با واقعیت داریم.
سالانه پنج میلیون ایرانی به نارسایی قلب مبتلا می شوند اماتنها بیست پیوند قلب در کشورصورت می گیرد و اینگونه است که برای فرهنگ سازی بهتر پیوند اعضا درجامعه همه نگاه ها و توقع ها معطوف به رسانه هاست.
تعداد افرادی که دربحران، غم و استیصال قادرخواهندبود تصمیمی آگاهانه بگیرندکم است، آمار کم پیوند عضو به دلیل کمبود امکانات، تکنولوژی و نداشتن روحیه ایثارگری دربین مردم نیست، بلکه به دلیل ضعف فرهنگ سازی است.
یعنی برای اینکه مردم نوع دوستی خود را بروزدهند باید فرهنگ اعتمادسازی در آنها نهادینه شود.
درحال حاظر پیوند عضو یکی از مهم ترین روش های پزشکی است برای بیماران لاعلاج و درمان ناپذیر، بیمارانی که به دلیل ابتلا به بیماری هایی نظیر نارسایی کلیه، کبد و یا پیوند قلب و ریه راهی جز پیوند اعضای سالم دیگری به جای عضو ناسالم خود ندارد.
گذشت و گذشتن وداغ عزیزی را چشیدن موضوع ساده ای نیست، بسیاری از ما تا درچنین موقعیتی قرار نگیریم، نمی توانیم تصمیم بگیریم که در چنین وضعی چه عکس العملی خواهیم داشت.
آری سخت ترین تصمیم ها را کسانی می توانند بگیرند که دلی بزرگ و روحی انسانی دارند، بخشنده هایی که می بخشند تا رسم بخشندگی در زمین به فراموشی سپرده نشود.
در آستانهی اربعین حسینی و سوگ امام حسین «ع» واکاوی مرگ فرشید احمدی نیا، جوانی خوشنام اهل شهرستان ایذه، از منظر گذشت و قهرمانی، آن هم در زمانه ای که آدمی چنگ بر دامن دنیا می زند تا ساعتی بیشتر زنده بماند ضروریت داشته و تحصین فرشید و خانواده ی احمدی می تواند فرهنگ گذشت و جوانمردی را که جز لاینفک روحیه قوم دیرپای بختیاری بوده رنگ و شکلی تازه ببخشد و تلنگری شود بر کسانی که هیچ گاه اندیشه ی مرگ نمی کنند و نمی پندارند که روزی باید گذاشت و گذشت.
گذشت و جوانمردی در فرهنگ دینی و ملی ما تا بخواهی هست:
از گذشت رسول الله در برابر دشمنانش بگیر تا ابوذر غفاری و عباس بن علی در برابر آب و گذشت مردانی نام آشنا که تن به مین و گلوله دادند تا معبری را باز کنند، معبری که گذشتن از آن دل شیر می خواست.
گذشت و فداکاری یک انسان برای نجات هم نوع خود، کم از ایثار یک شهید ندارد.
انقلابی درونی که درجریان آن یک شخص با اهدای عضو به دیگری به خود امکان دوباره زیستن می دهد و یک عمر برای بازماندگانش کسب آبروی بیشتر می کند.
قلب خویش را می دهد تا قلب شهری را به دست آورد، می رود تا زنده بماند، اینگونه رفتن درست شبیه درختی است که هیچ گاه خزان پاییز را به چشم نخواهد دید.
مرگ موضوعی است که غیرقابل انکار است و شوربختانه جوانان این منطقه با مرگ رفاقتی دیرینه دارند، کافیست یک نیم روزتان رادربیمارستان ایذه و باغملک بگذرانید تا آمار دقیق مرگ و میر دستتان بیاید.
تلخ است، ولی حقیقت دارد و حقیقت جز این نبوده که در شهر ما ضرب المثلی رایج شده که کسی ازبیمارستان شهدا و گلستان اهواز زنده برنخواهد گشت.
جناب آقای وزیر بهداشت!
لطفاً وقتی ژست های انسان دوستانه می گیرید و به دورافتاده ترین روستاهای بخش سوسن سرکشی می کنید، درمسیرتان به شهر و بیمارستان بدون امکانات و پزشکان متخصص هم سری بزنید، لطفاً ما را ببینید، اگر ناراحت نمی شوید ما هم وجود داریم !
جناب آقای خادمی!
لطفاً وقتی پرونده های نفتی وزارت نفت را دربرنامه زنده تلویزیونی با آب و تاب زیر و رومی کنید تامچ وزیرنفت را باز کنید، اگر در این بین حوصله ای باقی بود از پرونده های عظیم پزشکی و مرگ و میرهای جوانان منطقه که به دلایل عدیده ای چون کمبود امکانات و نبود کادر پزشکی متخصص و مجرب در بیمارستان وعدم توجه مسئولین نظام پزشکی استان نسبت به حال مردم این منطقه هم حرفی به میان بیاورید. بگویید ما مردمان خوبی هستیم باخواسته های حدااقلی و ناچیز، لطفا ما را ببینید!
ای که دستت می رسد کاری بکن
به قلم: بهنام رضایی
انتهای پیام/*
سلام بربچه های عصرایذه.درودبرقلم بهنام رضایی وآفرین برنگاه این رسانه مردمی
خدا پنجشنبه ایذه را آفریدپس از غروبی سردکه من بودم ویک بغچه دلتنگیمیان آب و علفآفاقی بلند وبی ستارهدرخشیددرآبهمچو جزیزه مرجان هاو ناگهانشقایق ناله وار پیچید میدان آزادگان را طواف می خواهدمردم دردهایشانکمی آنطرف ترپرایدهاچ بک های دودیویراژ موتور قسطیقلبی نیمه اتوماتیک،دررکاب جاده های گودال صفتچه عاشقانه می ایستدواندیشه ی کارمندی کهبه ساعت ۲ختم می شودگلوگاه بانک ملی ترافیک الفاظ مادرقصه هامانازخطوط ممتدفقروآخربا این خودپردازهای روانی چه میتوان کرد گاه با عرض پوزشومانده حساب هایی که همیشه صفرستشبی آرام برای تووکابوسی برای منبه کجا می رویمای ناکجا آبادسنگفرش صفحه شطرنجی حرکتی ناسیونالیستیسمفونیک کفش سیندرلاییوقسم به ساپورت که دنیا رابرای بعضی ها تنگ کرده ستدیگر به بازار نمی رومحتی برای کفن دیدمپسران رنگ پریده ی پارک صخره ای که درظلمات کافی شاپ ها روشن میشود عشق های بستنیوصندلی تالارهایی که همیشه هوای شکستن دارندمی آزاری امروزی تیرک جریانچوبه ی دارم خواهد شدوقتیقلب تاریشاباخال کوبی *رحمانی* می تپدهیچ صراطی مستقیم نیست حتم دارمروزی پله برقی خلیج ازکار می افتدو آسانسور از جاذبه می گویدباوریعنی،شب وروز کار فتوسل نیستبه پلاک ارونددنیا گذری موقت ست واین هزاره ی تاریخیهنوز جولان تبلیغات خدایان به سانپوستر چسبیده برزخمآهای مردم،آهای مردمجاده در حال احداث ست… سوختن کنده های تر تبربه دست خودکامه گان داده ایم وبس…به کجا وزیده ای؟وگاهیهوای ریاستبه سر سرنگ می زند وبیمارستان تنها قاتل شکوفه هاستو دهان بگشای از چین وچروک پیشانی اتای خیابانتا تابلوی چشمتکه دیگر ،ایست ندارددلتنگهرگاهبه فرودگاه می اندیشمشایددردهایم فرود آید ای قبله گاه تبعید با چه فریادی تورا بسازموقتی سکوت غنیمت ستآخر دنیا همین نزدیکی هاستقبرستان خوبان فاتح مع الصلواتفرزادالماسی
دیروز در فضای انتخاباتی با انتساب واژه های مقدسی مانند سردار، قهرمان و از این قبیل روبرو بودید که تقدسی در آن ها نمی بینیم و حتی این واژه ها برای کاندیداهایی که توسط شورای نگهبان قانون اساسی ردصلاحیت شده اند نیز به کار می ببرند که خود نشان دهنده نداشتن حداقل شرایط برای کاندیدا شدن در انتخابات است بارها در ایام انتخابات از زبان حال شنیده بودیم با دستان پر توان آینده و فردایمان را می سازیکه باید چنین تغییری رو بکار برد – ساختن واژه ای به نام «فردا» بزرگترین اشتباه انسان بود، تا زمانی که کودک بی سوادی بودیم و با این واژه آشنایی نداشتیم، خوب زندگی میکردیم. تمامی احساساتمان، غم و شادیمان و هرچه داشتیم را همین امروز خرج میکردیم. انگار فهمیده تر بودیم، چون همیشه میترسیدیم شاید فردا نباشد.از وقتی «فردا » را یاد گرفتیم، همه چیز را گذاشتیم برای فردا.از داشته های امروز لذت نبردیم و گذاشتیم برای روز مبادا…شاید باید اینگونه «فردا» را معنی کنیم….«فردا» روزیست که داشته های امروزت را نداری… پس مسوولین ما به بیکاری عادت کرده ایم بیکاری واشتغال بکنار از شما تقاضامندیم حداقل به وضعیت تاسف بار بیمارستان ایذه رسیدگی شود درود بر آبهنام رضایی ندای مظلومیتتان قابل ستایش است….درود بر غیرت عصر ایذه
سپاس از مقاله ارزشمند شما
با تشکر از رسانه پر طرفدار عصر ایذهو باز اقای بهنام رضایی که اشاره به یکی از ضعف های شهرمون کردیدبله شهرستان ایذه در حوزه بهداشت و سلامت وضعیت نابه سامانی دارد ما مردم این شهرستان امیدوار هستیم هر چه زودتر شاهد بهتر شدن بهداشت و درمان این شهرستان باشیم
درود حضور عزیزان دلسوزی چون شما علت و انگیزه و پشت گرمی مردمیست که چشم به راه مدد و توجه ای از بالا دست هستند امروز اگر گامی برنداریم فردا شرمنده نگاه پر از پرسش و کمبود فرزندانمان خواهیم بود این شهر و مردمش حق دارند از همه امکانات ممکن بهرمند شوند و این خودمان هستیم که باید آستین همت بالا کنیمجناب رضایی عزیز صدای گویای مردم شهر اینکه هم به مردم اطلاع رسانی کردید و هم برای کمبودهای شهر تلاش میکنید دلگرمی و امیدواری را در دل همه روشن کرده و البته که به لطف حق موفق و سربلند خواهید بود موفق و پیروز
سلام نمایندگان ما فعلا پروژه عظیم تغییر مدیران را در دست اقدام دارند تا سه سال آینده این پروژه عظیم و طرح محلی به سرانجام برسد در سال چهارم شاهد نتیجه خواهیم بود!!!!!!!!!!!