عصر ایذه: ممکن است، داعش، زمینه ساز و فراهم کننده و مقدمه خروج سفیانی باشد. و داعشی ها، در هنگام خروج آن ملعون در صف یاران و لشکریان سفیانی، قرار گیرند.
به نظر میرسد در پشت پرده تشکیل داعش، اتاق فکرهای جریان باطل، یهود، صهیونیسم مسیحی و سرویس های اطلاعاتی غربی، هستند و با مطالعه گسترده در ادبیات آخرالزمانی، تلاش کرده اند تا به خیال خام خود، مدیریت وقایع نزدیک به ظهور منجی آخرالزمان، را در دست بگیرند. شاهد بر اینکه علاوه بر تشکیل داعش و سوء استفاده از پرچم های سیاه در بشارت های پیامبر، از تشکیل گروه ترویستی خراسان، این بار با سوء استفاده از پرچم هایی از ناحیه خراسان (رایات من قبل خراسان)، خبر می دهند. تا با شبیه سازی کاریکاتوری از علائم ظهور، تحولات و وقایع نزدیک به ظهور را در دست بگیرند. تلاش های مضحک “محور غربی ــ عبری ــ عربی” و “ائتلاف صهیون – صلیبی – سلفی” برای سوء استفاده از روایات ملاحم و شبیه سازی کاریکاتوری از روایات آخر الزمانی، همچنان ادامه خواهد داشت تا امر بر همگان، مشتبه شود.
شبهه خروج سفیانی
هجوم مغولوار لشکر وحشت سلفی، داعش، به سرزمین «عراق» پس از «سوریه»، به ناگهان زنگ خطر را برای ساکنان شرق اسلامی به صدا در آورد. پیشروی عجیب و غریب در جغرافیای بزرگی از دو سرزمین سوریه و عراق، کشتار بیرحمانه و مثال زدنی بیگناهان شیعه، مثله کردن اجساد، ذبح بیگناهان و شعار دولت اسلامی عراق و شام و بالأخره پرچم سیاه این جنایتکاران، این گمان را به ذهن بسیاری از ساکنان ایران، عراق و … متبادر ساخت که این واقعه در مسیر خروج سفیانی و پیشقراولان آن است. همان که در روایات ائمّه دین علیهم السلام از او و هجمهاش، به عنوان اوّلین نشانه حتمیّه ظهور امام مهدی، یاد شده است.
یکی از نشانههای سفیانی به عنوان نشانه حتمی ظهور، شیعهکشی و دشمن اهل بیت بودن است، در حدیث معتبری از امام باقر(ع) چنین آمده است: «فَإِنَّ حَنَقَهُ وَ شَرَهَهُ إِنَّمَا هِیَ عَلَى شِیعَتِنَا»(۱)؛ شدت خشم و حرص او تنها بر شیعیان ماست، گروه تروریستی داعش نیز در این نشانه شبیه سفیانی است، اما آیا میتوان به صرف یک مشابهت چنین حکم کرد که این گروه همان سفیانی روایات و احادیث است؟ روشن است که برای اثبات این ادعا، باید، تمام روایات مربوط به سفیانی، در نظر گرفته شود. این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش روز می باشد.
تفاوت های داعش و سفیانی
داعش، همان سفیانی نیست، تفاوت بین داعش و سفیانی، بیش از ۱۰ مورد است:
۱- اختلاف در رنگ پرچم سفیانی و داعش. پرچم سفیانی سرخ رنگ است در حالیکه پرچم داعش، سیاه می باشد.
۲- محل خروج سفیانی وادی یابس است در حالی که محل داعش در شمال سوریه و عراق است.
۳- بر اساس روایات اسلامی، سفیانی شخص خاصی است در حالی که داعش جریان است. سفیانی، شخص محور است در حالیکه داعش، بیشتر جریان محور است.
۴- نسب و نام سفیانی در روایات آمده است که سفیانی از نسل ابوسفیان و یزید بن معاویه است اما در مورد رهبر داعش، ابوبکر بغدادی چنین چیزی را نمی توان بررسی نمود.
۵- در روایات قدرت سپاه سفیانی بسیار هولناک ذکر شده است تا جایی که به سرعت شام و عراق را می گیرد در حالی که داعش از چنین قدرتی برخوردار نیست و هنوز نتوانسته است بر کل منطقه سوریه مسلط شود.
۶- سفیانی بیش از ۱۵ ماه حکومت نمی کند. در صورتی که داعش بیش از ۱۵ ماه تشکیل شده است و چند سال است که در سوریه در حال جنگ است و هنوز نتوانسته است بر کل منطقه سوریه تسلط پیدا کند. در حدیث معتبری امام صادق(ع) فرمود: «مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَهَ عَشَرَ شَهْراً سِتَّهُ أَشْهُرٍ یُقَاتِلُ فِیهَا فَإِذَا مَلَکَ الْکُوَرَ الْخَمْسَ مَلَکَ تِسْعَهَ أَشْهُرٍ وَ لَمْ یَزِدْ عَلَیْهَا یَوْماً»: از اول قیام سفیانی تا آخر کارش ۱۵ ماه است. شش ماه میجنگد و پنج آبادی را میگیرد و نه ماه حکومت میکند و یک روز هم بیشتر نمیشود.
در روایت دیگری امام صادق(ع) این پنج منطقه را در شام نام میبرد: «مَلَکَ کُوَرَ الشَّامِ الْخَمْسَ دِمَشْقَ وَ حِمْصَ وَ فِلَسْطِینَ وَ الْأُرْدُنَّ وَ قِنَّسْرِینَ»: مناطق پنجگانه آمده در روایات اکنون چهار کشور سوریه، لبنان، فلسطین و اردن است.
طبق این بیان اولاً سفیانی کسی است که شش ماه بتواند چهار کشور را بگیرد و بسیار روشن است که این نشانه به هیچ وجه قابل تطبیق بر داعش نیست، ثانیاً کل شورش و حکومت سفیانی از ظهور تا افولش بیش از پانزده ماه نخواهد بود، در حالی که داعش بیش از دو برابر این مدت است که شر و ضرر آن متوجه کشورهای اسلامی شده است و حتی یک کشور را هم نتوانسته است بگیرد. علاوه بر اینکه، امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «یَخْرُجُ بِالشَّامِ فَیَنْقَادُ لَهُ أَهْلُ الشَّام»: سفیانی شورش میکند و اهل شام از او پیروی میکنند، در حالی که روشن است مردم سوریه به طور کامل، داعش را حمایت نکردند.
۷- طبق روایات، سفیانی پس از سرکوب مخالفان اش در شام، هدفی جز حمله به عراق ندارد، از اینرو، با سپاهی بزرگ به سمت عراق رهسپار میشود، اما در میانه راه، در منطقهای به نام قرقیسیا (شهری در سوریه در محل اتصال رود خابور و فرات) جنگی هولناک درمیگیرد و بسیاری کشته میشوند. آنگاه سپاه سفیانی پس از پیروزی در نبرد قرقیسیا به صورت همزمان با دو سپاه مختلف به مدینه و عراق یورش خواهد برد. در حالی که داعش، در میانه حمله به عراق، چنین نبردی (جنگ قرقیسیا) را انجام نداد.
۸- اگر داعش، سفیانی است، پس باید خراسانی و یمانی نیز خروج کرده باشند، در حالیه هنوز جنین مساله ایی رخ نداده است. در حدیث معتبری امام صادق(ع) فرمودند: «إِنَّ أَمْرَ السُّفْیَانِیِّ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِی رَجَب» و در حدیث معتبر دیگری امام صادق(ع) فرمودند: «خُرُوجُ الثَّلَاثَهِ الْخُرَاسَانِیِّ وَ السُّفْیَانِیِّ وَ الْیَمَانِیِّ فِی سَنَهٍ وَاحِدَهٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یَوْمٍ وَاحِد». طبق این دو روایت سفیانی در ماه رجب و همزمان با خراسانی و یمانی شورش خواهد کرد، روشن است که به هیچ وجه این نشانه قابل تطبیق بر داعش نیست، زیرا هنوز نه خراسانی قیام کرده نه یمانی.
۹- و اگر داعش، همان سفیانی است، باید طبق روایات، علاوه بر حمله به عراق، لشکری را نیز به سمت کشور عربستان و شهر مدینه و مکه، فرستاده باشد، در حالیکه همگان می دانند، چنین اتفاقی نیفتاد.
فتنه شام و سوریه تا ظهور ادامه خواهد یافت
مستندات بسیاری بر حوادث شام، در سالهای قبل از ظهور امام زمان، اشاره میکنند. مهمترین آنها روایت جابر در کتاب «الغیبه» نعمانی، است که از امام محمّد باقر (ع) نقل میکند که فرمودند:
«ای جابر! قائم ظهور نمیکند تا آنکه فتنهای شام را فراگیرد و اهل شام به دنبال خلاصی از آنند؛ امّا راهی برای آن نمییابند.» (۲)
و نیز در کتاب ملاحم و فتن این طاووس به نقل از کتاب «عقد الدّرر» از منابع اهل سنت، چنین نقل شده است:
«در شام، فتنهای خواهد بود که آغازش همچون بازی کودکان است. هر چه این فتنه از یک طرف آرام و خاموش میشود، از جانب دیگر سربرمیآورد و پایان نمیپذیرد تا آنکه منادی از آسمان ندا سر میدهد. آگاه باشید که تنها فلانی (امام عصر) امیر است…» (۳)
سناریوی غرب در مواجهه با گروه های سلفی تکفیری و داعش، آن است که این گروه ها را به عنوان نیروی موثری جمع آوری کرده اما در نهایت به عنوان نیروی مزاحم در منطقه نگه می دارد. یعنی این گروه ها همچون طالبان در افغانستان، محدود می شوند اما از بین نمی روند و دائم برای دولت های اسلامی به ویژه عراق و سوریه خطرآفرین خواهند شد. به عبارت دیگر این مناطق همیشه آبستن حوادث غیر منتظره و ناگهانی خواهند شد و کشورها در هاله ای از بی امنیتی فرو می رود.
شبیه سازی کاریکاتوری از نشانه های ظهور و احیای توهم جنگ آرماکدون
آگاهی مراکز مطالعات مذهبی غربی و یهودی از دریافتهای مهدوی و آخرالزّمانی مسلمانان و امکان شبیهسازی نشانههای یاد شده در روایات، از مسیر وارد آوردن جریانهای سلفی تکفیری، طیّ چند سال اخیر، این امکان را فراهم آورده است تا جمعیّت بزرگی از مسلمانان دچار شبهه شده و گمان برند که حرکت سلفی تکفیری از شام و پس از آن، حمله به عراق، همان واقعه پیشگویی شده در روایات و احادیث آخرالزّمانی اسلامی است.
وجود باور مذهبی و ظهور منجی موعود در میان مسلمانان و انتظار دیدار این واقعه شریف در این عصر و زمان، به امید خلاصی از همه ظلمها و ستمهای چندوجهی، این امکان را در این منطقه حسّاس از شرق اسلامی فراهم آورده است تا به ناگهان و با مشاهده نشانههای وقوع این امر عظیم، پای در میدان حادثه بگذارند. درست در همین شرایط است که اتّفاق و اتّحاد صلیب و صهیون میتواند با یک گام بزرگ، ضمن تخلیه همه توان و انرژی نهفته در میان ساکنان این سرزمین در منازعات قومی، قبیلهای و مذهبی، پروژه آرمگدون را عملیاتی کرده و سلطه جهانی خود را در قالب حکومت جهانی بنیاسرائیلی با محوریّت فلسطین اشغالی تکمیل نماید.
بهرغم بسیاری از شباهتها میان داعش و سفیانی، اما در واقع تقاوت ها نیز بسیار است؛ اگر چه آن ملعون آخرین، سفیانی اموی، نیز دستپروده یهود و مورد حمایت یهودیان خواهد بود. حال چنانچه مسلمانان، به ویژه شیعیان آل محمّد با این پیش فرض وارد معرکه شوند، پیش از آنکه مجال ضربه زدن جدّی به این جماعت را پیدا کنند و قبل از آنکه مولا و سرورمان اذن قیام پیدا کنند، این مستضعفان در مسلخ طرّاحی شده ائتلاف خونین صلیب و صهیون، ممکن است خسارت فروان ببینند. زیرا شیعیان جهادگر، تنها گروه مقابله کننده با حرکتهای تمامیّتخواهانه صلیبی و صهیونیاند و بزرگترین مانع در اجرای آخرین مرحله از پروژه حکومت جهانی یهود.
اجرای پروژه شبیهسازی و کاریکاتوری واقعه ظهور موعود و منجی، توسط اتّحاد صلیب و صهیون (اسرائیل و آمریکا)، آرزوی دیرینه و قدیمی جریان باطل است که از سال ها قبل و با حضور میدانی جریان سلفی و وهابی و اهل سنت تکفیری، مجال تحقّق پیدا میکند.
جمع بندی
بین داعش و سفیانی، شباهت های فراوانی است. و همین باعث تطبیق داعش با سفیانی در میان عده ای از شیعیان و مشتاقان و منتظران ظهور، شده است. به گونه ای که این شوق شیعیان در نگاه پیروان دیگر ادیان نیز، جلوه خاصی پیدا کرده و مداخله ایران و حزب الله لبنان در امور سوریه را به مثابه آمادگی ایران و حزب الله برای جنگ با سفیانی و اسرائیل دانسته اند.
در جهان عرب و در میان اهل سنت نیز، پیشگویی ها و تطبیق ها، بسیار بیشتر از گذشته شده و رفتارهای داعش، را با مفاهیم و گزاره های دینی، ربط داده اندو اما در طرف جبهه کفر و نفاق، دشمنان نیز با سوء استفاده از این شوق، و با بدل سازی داعش با سفیانی، و بزرگ نمایی اختلاف بین شیعه و سنی، با القاء مصنوعی و زودرس جنگ شیعیان با دشمنان امام مهدی، با عنوان پیام های دینی جنگ آخرالزمان در سوریه ، و حتی معرفی کردن داعش به عنوان ارتش امام مهدی، سعی در غفلت امت اسلام از دشمن اصلی (اسرائیل و آمریکا) دارند و متاسفانه تا حدودی نیز موفق شده اند. طرافداران اندیشه توراتی و آرماگدونی مسیحیت، حملات گروههای تکفیری را در عراق در پازل آخرالزمانی غرب، مورد توجه شدید قرار داده اند. حتی اندیشمندان و کارشناسان دینی دنیای غرب، پا را از این هم فراتر گذاشته، و داعش را به عنوان نماد اسلام واقعی در دنیای غرب، معرفی می کنند و عنوان می کنند که مسیر ترسیمی همه مسلمانان، سرانجامی واحد دارد و آن همانا، مسیر داعش است. تاسف بار نیز، داعشی ها نیز با سوء استفاده از گفتمان مهدویت و با تکیه بر اخبار ملاحم و فتن در منابع حدیثی اهل سنت و بویژه روایات پرچم های سیاه و احادیث فضائل شام (سوریه) وانمود می کنند که زمینه ساز برپایی دولتی به واقع اسلامی در گستره جهان اسلام و مقدمه ساز و زمینه ساز ظهور منجی اسلامی، هستند.
اما آنچه مطرح می شود که داعش، همان سفیانی است، ثابت نیست. بلکه ممکن است، داعش، زمینه ساز و فراهم کننده و مقدمه خروج سفیانی باشد. و داعشی ها، در هنگام خروج آن ملعون در صف یاران و لشکریان سفیانی، قرار گیرند. به عبارت دیگر داعش، سفیانی نیست، بلکه داعش، از نشانه های خروج سفیانی است.
شبیهسازی حرکت داعش و سایر جریانات سلفی در سوریه و شمال «آفریقا» (دامس، جبهه النّصره و…) با جریانات پیشگویی شده در روایات و احادیث آخرالزّمانی در سالهای قبل از ظهور، نمیبایست ما را فریفته و دچار شبهه کند. این پیشفرض عواقبی بس خطرناک دارد. حدّاقل خسارت این شبهه، نومید شدن مستضعفان و شیعیان از ظهور امام، است. بنابر تصریح برخی روایات، شماری از مردم، نادانسته در اثر نومیدی، دل به انکار امام میسپارند. و نکته مهم در مباحث مهدویت، این است که احادیث مهدویت، قطعه های مختلف یک پازل واحد محسوب می شوند و جدا از هم نباید، بررسی شوند. اگر نشانه های ظهور را جدا از هم و مستقل از یکدیگر بررسی کنیم به نتایج واقعی و مطلوب نخواهیم رسید.
پی نوشت:
۱) الغیبه للنعمانی؛ ص۳۰۰
۲) نعمانی، الغیبۀ، ص ۲۹۰
۳) ابن طاووس، فتنه ها و آشوب های آخرالزمان، ص ۳۰
منبع:فرهنگ نیوز
لینک کوتاه : http://www.asreizeh.com/?p=18085