تاریخ : سه شنبه, ۲۵ دی , ۱۴۰۳ 15 رجب 1446 Tuesday, 14 January , 2025
555
پرونده ویژه انتخابات مجلس/ قسمت دوم

اندرحکایت القاب انتخاباتی دوره‌های مختلف در ایذه

  • کد خبر : 43783
  • 20 دی 1394 - 5:41
اندرحکایت القاب انتخاباتی دوره‌های مختلف در ایذه

عصر ایذه: از گذشته های دور شنیده بودیم قاجارها تا خزانه مملکت راتهی می دیدند، دست در کیسه کشفیات خود […]

عصر ایذه: از گذشته های دور شنیده بودیم قاجارها تا خزانه مملکت راتهی می دیدند، دست در کیسه کشفیات خود می کردند و القاب من درآوردی و مسخره ای از خود تولید می کردند و به ناف حکام و شاهزادگان خرد و درشت خود می بستند.

 

به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی عصر ایذه ؛ شنیده بودیم بسیاری ازشاعران بزرگ و کوچک در دربارهای پادشاهان سامانی، غزنوی، هند، بخارا، عثمانی و . . . به سرایش شعر مشغول بوده و از ممدوح خود صله (هدیه) دریافت می کردند.

 

کاریکاتور انتخابات

 

خوشبختانه این القاب، دستک و دستگاه ها باظهور انقلاب اسلامی دربهمن ۵۷ به همراه دوران خان وخان بازی برای همیشه رخت بربست و به بایگانی تاریخ پیوست.

 

اما گاه و بی‌گاه در دوره هایی از انتخابات گذشته بودند کسانی که یا خود و یا دیگران برای آنها لقب هایی می‌تراشیدند و شعرهایی هم در پس القاب خود می آوردند و یک چند به آن القاب و عناوین دربین مردم روزگار می گذرانیدند و هنوز هم آن القاب و شعارها را می شود بااندکی فکر و خاطره بازی به خاطر آورد.

 

القابی مثل لین‌چان ، جومونگ، بروسلی تا این اواخر اَبروکمان آنزان و تازگی ها هم دماوند ایل و کاشف نفت شرق و غرب!

دادن لقب که خرج ندارد، کافیست مقداری خلاقیت به خرج بدهی و کمی هم ذوق شعری چاشنی آن کنی ، تایک شعر یا یک عنوان دهان پرکن ساخته شود.

 

خوشبختانه ایرانی ها هم که همه جوره سرشار از ذوق  و استعداد شعری بوده و هستند!!!

 

حالا اگر شعرهای تراوش یافته از ذهن دخترخاله و پسرعمه و همسایه کوچه پشتی و انبوه احساسات ریز و درشت طرفداران به مذاق کاندید عزیز خوش آمد، که هیچ،  ولی اگر باب طبع نیامد و احساس خوبی به آنها نداشت در این صورت یک کار دیگر هم می شود کرد، و آن استخدام برخی شاعران برای همراهی و سرایش شعر و خوانش شعرهای پرشور و هیجان آور در مجالس سخنرانی او است.

 

حال این شعر هرچه می خواهدباشد، از گل ناز داروم مرحوم علاالدین گرفته تا ای ایران زنده یاد بنان و یاردبستانی جمشیدجم !

اصلاً مهم نیست شعر مال خودش باشد یا نه، مهمترین عنصر و درون مایه، “هیجان” است!

حالا در این شعر کاندید محبوب و ممدوح‌ شاعر باید تا مرحله خانی، دماوندشدن، ناجی مردم ، آخرین امید، لینچان، ابروکمان، فرزند زاگرس، یار و یاور مردم در بیمارستان یا هر مرحله ای که می شود یا امکان ارتقاء آن ایجاب می کند، بالاکشیده شود و نباید کم گذاشت.

مهمترین نکته دراین اشعار القای این باور است که او همان کسی است که ما منتظر آمدنش بوده ایم و اکنون آمده و باید همراهیش کنیم و اگر این نشد دنیا به آخر میرسد، تا اینجا را داشته باشید و بگذارید یک فلش بک هم به گذشته ها داشته باشیم و از آغاز تاهم اکنون ، سیرتحول این رویداد را بررسی کنیم.

 

درگذشته که شعر هنوز پیشرفت نکرده بود و بازاری بنام فضای مجازی نبود، خیلی ساده می گفتند: آ فلانی صد درصد از فلانی می ترسد. یا اینکه: همینه، همینه کاندید ما همینه و بعدها: یا وِ زور یا و صلاح ……. وا دَر بیا بعدها در دوره های بعدی و باظهور هنرمندان در کنار کاندیداها ذوق شعری اینگونه گل داد: ابروکمان آنزان …. ؛  یااینکه: از ایذه تا باغملک رأی همه با…..  یا: از ای مال تا او مال رأی همه…… و دوره ای که گذشت : یا وِ صِلاح، یا وِ زور وا رأی بدین . . . .

 

و در حال حاضر هم که هنوز چیزی نشده شاعران و القاب سازان دست به واژه سازی برده اند و اینگونه سروده اند: ای شیر دلیر از این شغالان نهراس ! این…… یا اینکه اشعاری طنز که درباره یکی از کاندیداها سروده شده و داستانی را بازگو می کند که: در جریان یک تصادف خیابانی سرنوشت یک بنده خدایی بخاطر عدم امکانات در بیمارستان شهر، به اعزام فوری به بیمارستانی در اهواز ختم می شود و ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻣﺮﺩ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮﯼ مثل “ﺑﺘﻤﻦ ” ﻭﺍﺭﺩ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ شده و ﺑﻪ ﺩﺍﺩﺵ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ.

 

خلاصه اینکه تا لحظه ای که سرنوشت فرد پیروز در این دوره مشخص نشود، باید نشست و دید چه شعرها و سروده هایی وارد این کارزار که نمی شوند!!!!!

 

اما یک شعر می تواند چراغی باشد در این هیاهو:

 

« دوصد گفته چون نیم کردار نیست»

 

تا قسمت های بعدی با ما همراه باشید . . .

 

انتهای پیام/*

لینک کوتاه : http://www.asreizeh.com/?p=43783

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 16در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۱۶
  1. به دل نشست….نخسته

  2. قربونتون برم با این گزارشا.دمتون گرم.لطفا بیشتر بگذارید.به تهدیدات اهمیت ندهید

  3. هیچ وقت یادم نمیره وقتی آقای گزارشگر ورزشی یه جایی نزدیک میدان علی سخنرانی داشتن(خوب می راندن) و توپ به مردم میدادن.ما هم از اونطرف شهر با پای  پیاده با چ ذوقی به اونجا میرفتیم .اونوقت کوچیک بودم .وقتی میرفتیم یه دفعه خوش بود توی یه شاسی بلند سفید برامون از پشت شیشه دست تکون داد .این صحنه رو بارها و بارها از قاب شیشه ای مستطیلی شکل دیده بودم.آنقدر خوشحال شده بودیم که در پوستمان نمی گنجیدیم .وقتی به حوزه رسیدم رفته بود .دیگر شب بود .ساعت یازده.برای برگشتن دعوایمان شد من میگفتم به من سلام کرد و یکی دیگه می گفت به من.وقتی به خونه رسیدم ساعت ۱۲ و نیم شب بود .و تمام بستگان اومده بودن خونمون تا اثری ازم پیدا کنن .دیگه داشتن پلیسو هم در جریان میگذاشتن.وقتی جریانو گفتم یکی از بستگان با لهجه لری گفت پ یو چه کنه سیت .یم یکی مثل بقیه .اینو همه مثل همن .حالا که فکر میکنم میبینم راست میگه. ایذه تغییری نکرده .فقط بهتون بگم اون اول برا من دست تکون داد…….

    • واقعا برای آقای دهقان متاسفم که با احساسات  ایشون و تماشاگران (مردم به خواب رفته) بازی کرد.

  4. تشکر از تلاش شما عصر ایذه  ای ها انشان که کلیه ی صندلی های مجلس رو رزروکرده اما یک نفر از این۶۱نفر بارای آگاه اگه همشهریان 

  5. ایگم دیوار مهربانی کجنه.مو فقط یه چو لباسی پشت بیمارستان ۱۷شهریور دیم.نامردا شلوار خوابم بردن .کلا ته کنش کن

  6. فکر کردم تو کاریکاتور نوشتینه یک نامرد انتخابات امان از دست عصر ایذه.

  7. دوصد گفته چون نیم کردار نیست سپاس از دوستان عصر ایذه

  8. ضرب المثل کاندیدا تو هفت محله یک رای نداره /توانا بود هر که شورا بود/این یکی بیشتر به ما می خوره آشپز که دو نفر بشه.. آش شور میشه یا بی نمک تو شهر ما آشپز ها بیشتر از دو نفره 

  9. باسلام به عصرایذه.میگم من موندم پس این آقای گزارشگر کی بهش رأی داد‌یادمه همون روزا که داشت به مردم توپ فوتبال یا لباس ورزشی میداد همه مردم داشتنن میگفتن این همونه که میخاستیم.بعد اینکه رفت مجلس وهیچ کاری نکرد.از همونایی که میدونم بهش رأی دادن پرسیدم چرا بهش رأی دادی.گفت.من.به همین راحتی.باتشکر

  10. الانم یه کاندید محترم داره کارایی دهقانو انجام میده …. ولی اینو بدونن ک دیگه مردم فریب نمیخورن. فریب دیگر بس است…باتشکر

  11. چکارمیکنه بگید بدونیم وکدومشون انجام نمیده

  12. ای کاش حرفها یه خورده نزدیک میشد به عمل ها

  13. مردم را می توان پخت؟!
    مجلس محل قوه مقننه و مرجع قانونگذاری کشور است و این را همگان میدانند ولی چگونه می شود که مردم رای می دهند و برای نمایندگان خود تلاش کرده و دست و پا می شکنند با اینکه میدانند یک نماینده بجز وضع قانون فضای بیشتری برای مانور ندارد!؟….آیا انتظاراتی خارج از چارچوب وظیفه ی قانونی یک نماینده در پس اندیشه مردم شریف است؟!…البته بحث آگاهی مردم نظر نویسنده است در راستای احترام به شهروندان ولی ممکن است این چنین هم نباشد…!؟آیا نیاز مردم بعنوان پاشنه آشیل ملاک حضور و انتخاب است یا وظیفه شناسی آنها در سرنوشت قانون گذاری کشور…؟!مصالح قانون گذار جهت وضع قانون چه چیزی باید باشد؟!آیا قانون گذار می بایست در راستای اهداف سیاسی حزب و گروه قانون نهادینه نماید؟! و…
    بحث را از منظر دیگر نیز میتوان واشکافی کرد و از روی دیگر سکه به این مقوله پرداخت و آن،اینست که مردم از هر طبقه و با هر تفکری راستای موفقیت نماینده مورد نظر خود اصولا در پی چه هستند؟! و…
    همه کم و بیش خاطرات و تجربه نمایندگان محترم ادوار گذشته شهرستان مهجور ایذه را داریم همه می دانیم که آقای گزارشگر چگونه آمد چگونه رگ خواب مردم را بدست گرفت و چگونه رفت!!؟همه میدانیم آنیکه بخاطر افکار مردمی ترش چه سرنوشتی پیدا کرد بطوری که از شعار برائت از گذشته را در جراید منتشر کرد و همه میدانیم…نمایندگان چه برنامه هایی دارند که اینچنین حتی از عقیده خود کوتاه می آیند؟!هر چه باشد یقینا خدمت به مردم نیست…!آیامردم ازگذشته خود درس میگیرند؟آیا به یاد خواهند آورد که با وسایل آرایشی و…آقای گزارشگر عقیده خود را فروختند.تکرار تاریخ هر دوره خواهیم داشت نه به انتقاد از کسی…
    در زمان آقای گزارشگر حتی روشنفکران هم خام شدند و در پشت تریبون ها سخنها راندند تحلیل ها کردند آیا روشنفکران از آقای گزارشگر انتظار آنچنانی!!! داشتند؟!…هم کاندیدا و هم مردم در پی اهداف کلان و خرد شخصی خود هستند…مردم را نمیتوان پخت مردم زیرکانه‌ بدنبال اهداف خود میگردند ولی در بیشتر مواقع رودست میخورند چون حریف سربازش را به انتهای میدان رزم رسانده است

  14. ادامه نداره دیگه؟؟؟مامنتطریم خو

  15. سلام مجدد….راستی صرفا جهت اطلاعتون…خبرندارید همین پریروز تو مراسم تشییع جنازه یه بنده خدایی سر استفاده کنایه آمیز از همین القاب انتخاباتی مضحک چه درگیریای بین دوتا از کاندیداها که اتفاقا از یه طایفه هم بودن پیش اومد…یه نفر هم یه کشیده جانانه روانه گوش کاندید محترم نمود و نزاع بالاگرفت….بیچاره میت که مراسمش نصفه موند و مردم بدبخت که تو اون درگیری جونشونو برداشتن و در رفتن…..بععععله اینم از آقایان مدعی حقوق و وکلای آتی مردم……….

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.