طبل، سنج و دمام، با زبان بی زبانی حکایت واقعه ای ماندگار را تداعی می کنند
هرکس قصد دارد تا با انجام عملی هر چند کوچک، ارادت خویش را به اباعبدا…اعلام نماید.
پسرکی نوجوان حنجره اش را وقف” حسین ” شهید می نماید، پیرزنی دیگر چای و قند، پیشکش عزاداران می کند و آن طرفتر کسی به ایتام و نیازمندان مساعدتی مالی می نماید.
اماقبل از هرچیز باید اهداف خطیر و اساسی قیام امام”حسین (ع)” را بازگو کنیم.
” امام مظلوم” برای جاودان ماندن دین، از هیچ کوششی دریغ ننمودند، در زمانی که یزید برای والی خویش نامه می نگاشت تا از امام بیعت بگیرد در پاسخ به این زعامت و شرارت ایشان، بی محابا فرمودند: هنگامی که امت اسلامی به پیشوایی مثل یزید گرفتار گردد باید فاتحه اسلام راخواند.
این چنین درقبال زورگویی ایستادگی نمودند و از بیعت با یزدیان زورگو ممانعت ورزیدند
سرور و سالارشهیدان مرگ سرافرازانه و مملو از آزادی و آزادگی را به دنیایی از تزویر و ریا ترجیح داد
نتوانست خاموش و بی تفاوت، چشم فروبندد و حق را در اسارت و بردگی ببیند
هدف متعالی دیگر امام، امر به معروف و نهی از منکر بود که همان اصلاح جامعه ی انسانی آن روز را شامل می شد که در نهایت به تشکیل حکومتی معنوی می انجامید
فلسفه ی عاشورا بسیار پیچیده و شگرف است، دفاع از ارزش های پایمال شده دردست سفاکین روزگار
امام حسین (ع) طالب جنگ و خونریری نبود ولی میدانی برایش مهیا شد که گریزی از مبارزه نداشت، اسلام حرمتی داشت و دفاع از اصالت، شرافت و آزادی اهم اموراتش محسوب می شد.
یاران امام گرچه فقط هفتاد و دوتن بودند ولی گلوی خشکیده ی اصغر شش ماهه، ندامت “حربن یزید” و وفاداری و دفاع برای اصلاح جامعه از تبعیض و ریاست طلبی و اشک های به خون آغشته ی ذوالجناح اسب سیدالشهدا، همه و همه واقعیت هایی است که دال بر فریاد علیه طاغوت است.
در ایام عاشورا گذشت و فداکاری را پیشه ی راه خویش قرار دهیم و برای مظلومیت “اباعبدا…الحسین” در سکوتی صادقانه اشک بریزیم.
به قلم: سارا محمدی نوترکی
انتهای پیام/