« ما حادثه ای به زخم آراسته ایم کز تیرگی قدیم شب کاسته ایم
صبحیم که صادقانه از خواب گران با یک نفس عمیق برخاسته ایم»
سید حسن حسینی
با این پیش درآمد کوتاه به مقولهی انتخابات، به مثابهی طوفانی در اندیشه ها ! می پردازیم؛
مقدمه و تمهید یکم؛ انتخابات و انتظارات ملازم و متناظرند. این که چگونه می توان با انتخابی عقلانی و مطلوب ، انتظاراتی الهی و معقول را پاسخ داد، مبحثی است دلکش و شورانگیز که در مقالت ” رابطهی حقیقت و سیاست ” در هفته نامهی همدلی (شماره ۲۷۳ مورخه ی ۲۹ فرودرین ۸۷) بدان پرداخته شد.
مقدمه و تمهید دوم؛ شعبه ای از توقعات اصیل و انتظارات مردم در تأیید یا عدم تأیید صلاحیت ها توسط شورای محترم نگهبان مطابق ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی (شروط هفت گانه) بررسی و پاسخ داده می شود. در آن حیطه ی حساس صلاحیت سیاسی، مذهبی، اخلاقی، اداری، حقوقی و حقیقی نامزدها مورد مداقه و تحقیق قرار می گیرد و نهایتاً نتایج لازم به مراکز قانونی ابلاغ می گردد تا به اطلاع عموم رسانده شود.
مقدمه و تمهید سوم؛ در تمهید اول در باب حقانیت، در تمهید ثانی در مورد صلاحیت و در این قسمت به اهلیت می پردازیم. مردم به عنوان رأی دهندگان و اندیشه گزاران پس از دریافتن حقیقت وجوب انتخابات، انتظارات و تعیین صلاحیت ها از جانب شورای محترم نگهبان، مختار و مکلفند که به دنبال تحقیقات وسیع و اندیشمندانه مراتب و مدارج اهلیت (صداقت – خدمتگزاری – عملگرایی – مردم نوازی – تعهد و تخصص در قانون گذاری – دین محوری – عقل مداری و …) نامزدها را شناسایی و بر اساس آن ویژگی ها، آن کس که دارای مراتب بالاتری در اهلیت است را با تقدیم اندیشه، رأی و تفکر خویشتن به عنوان امین و نماینده خود انتخاب می کنند. با این مقدمات و تمهیدات باز هم می گوییم و اصرار و ابرام می کنیم که بیایید، رأی ندهیم!! به … و ” نه ” بزرگ را به ثبوت تاریخی بنشانیم!
بیایید نه بگوییم به … و رأی ندهیم به …
آری، بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که سیاست را به مثابه قتلگاه و قربانگاه اخلاق می دانند نه اقامتگاه و گذرگاه ایمان!
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که از چاه عمیق سیاست آب سیاهی، تباهی، حیلت و فریب را بیرون کشیده و خواهند کشید!
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که گفتار، کردار و عملکردشان ناسپاسی و ناشکری به مردم و آرمان های مقدس انقلاب را به اذهان متبادر می نماید! و به یاد نمی آورند که در دین و آیین ما سیاست یعنی شکر و سیاست مدار یعنی شکرگزار.
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که جناح و حزب خود را ، آنان که طایفه و خانواده خویشتن را بر پا برهنگان ایران اسلامی (ولی نعمتان و کوخ نشینان) رجحان و برتری داده و می دهند !
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که مردم برای آنها فراموش شدگان دیروز و به یاد ماندگاران امروزند !
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که مصلحت خصوصی را بر حقیقت عمومی ترجیح می دهند و چونان تشنه کامان عرصه سیاست و قدرت چهره معصوم و پاک مسئولیت و خدمت را همواره مخدوش و مصدوم می نمایند!
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که فرشته نورانی معنویت را در پیشگاه ظلمانی سیاست (سیاست غیر اسلامی) قربانی می کنند تا خود برسند و خویشتن را برسانند!
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که در کلام و سخن از خانواده های معظم شهدا، اسرا، ایثارگران و جانبازان دم می زنند اما در عمل و کردار آنان را از یاد و خاطره ها برده اند و می برند!
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که زخمه ها، صدمات بیکاری و حیرانی جوانان را می بینند و از رأی و اندیشه آنان سوء استفاده می کنند اما در جهت ساماندهی شغلی شان طرح و برنامه ای کارشناسی شده و عملیاتی را مطرح نکرده و نمی کنند!
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که دم از اسلام و مسلمانی می زنند اما در سیاست نه از علی (ع) متعالی امام اول، نه از نبی مکرم (ص) پیامبر آخر و نه از سیاست های نظام مقدس اسلامی بلکه از “سیاست ماکیاولی” متابعت و پیروی می کنند! او که معتقد بود اهداف، ابزار را توجیه می کنند و آنان که معتقدند با هر روش و وسیله ای می توانند و مجازند که به مقاصد و اهداف خود برسند!
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که عظمت ایمان، دین، حریت، اخوت و اندیشه را به راحتی کفن و دفن می کنند تا خود مخدوم سیاست شوند و سیاست خادم مردم نگردد!
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که آنچنان سرمست و شیفته تبلیغات و سیاسات شده اند که گویی نه معادی است و نه مبدأیی ! آنان که همچنان چهار نعل می تازند اما بی جهت، بی سمت و سو !
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که مردان خدایی دیروز را نا دیده می گیرند همان مردان الهی که در اوایل انقلاب شکوهمند اسلامی از سمتها، مسئولیت ها و ریاست ها بر اساس خشیت رحمانی می ترسیدند! و فرار میکردند! اما اکنون این قبیل سیاسیون به گونه ای می آیند که سمت ها و پست ها از دست و زبانشان به شدت متواری و سخت رمیده اند!
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که جناح پرستی و حزب گرایی، طایفه پرستی و قومیت گرایی گستره ی موجودشان ( نه تنگنای ناوجودشان!) را تسخیر کرده است!
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که به راستی آیت ” صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ ” را عملاً معنا و تفسیر نموده اند!
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که به نام جناح و طایفه، خودگرایی و خانواده محوری کرده و می کنند و در نهایت نیز جناح، طایفه و حتی خانواده را در پهنای خودکامگی فدا می کنند!
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که سرگردانی جوانان را در تاریک خانه های قلیانی، اعتیاد و سرآسیمگی برهنگی جسمانی … را می بینند اما فقط و فقط حصار و حیاط خانه ی خود را ملاحظه می کنند! غافل از اینکه جامعه خانه ی ماست نه …
بیایید نه بگوییم و رأی ندهیم به آنان که به دنبال تطمیع مردم هستند و بر ثروت مادی خویش تکیه زده اند و عظمت معنویت و محبوبیت را به سخره گرفته اند! آری و اما چقدر زیباست؛ ” آنان که هستند، چه باک اگر کم دارند” !
و … اما افسوس و دریغ ! افسوس … کاش مردان بی ادعای خدایی (از جامعه بی طبقه ی توحیدی در ریاست ها و سیاست ها و با طبقه در استعدادها و مسئولیت ها) کاش آنان (شهدا) حضور داشتند یا لیاقت داشته باشیم که حضور و وجود نامیرایشان را درک کنیم، تا آنان چونان رسولان مرسل! ما را از ورطه ی سقوط و هبوط نجات دهند و به سر منزل مقصود در اقامتگاه و گذرگاه سیاست به اندیشه ورزی و خردمندی دعوت نمایند تا با انگیزه ای مطهر و تفکراتی متعالی دست به سوی انتخاب بالا ببریم … و کاش اینک از وجود مردان خدایی، شهدای زنده (جانبازان، اسرا و ایثارگران) و علمای اسلام ناب محمدی، معلمان، طلاب، روشنفکران دین مدار، انسان های پاک و شرافتمند در انتخاب خویش مشورت کرده و مساعدت بگیریم تا مسئولانه با حضور حداکثری و پرشور رأی و اندیشه بدهیم.
آری، آری ، … ما همه می آییم و با هم به شایستگان شریف رأی می دهیم. ان شاءالله
هومان مرادی اشکفتی
نایب رئیس شورای اسلامی شهر ایذه
انتهای پیام/*
من رای میدم خادمی
دنیا فقط نقی کاظمی
دکتر حاجتی واقعا در بیمارستان گلستان برای تمام ایذه ای ها سنگ تمام قایل بودند و هوای ایذه ایها را دشتند انصافا قوم گرای یا طایفه بازی نکردند و با همه دلسوز بودن. ایشان لیاقت مجلس رادرند. را ما دکتر حاجتی
دکتر حاجتی اگر کاری کرده وظیفشو انجام داده و پولشو گرفته منتی نداره سر کسی که حالا بخواد برای انتخابات شرکت کنه و رای بیاره.آقای در….. تجربه ای تلخ بود از طا… گو….. .دیگه امثال ایشون خواب مجلس رو هم نمی بینن.در کل هیچ کدوم بدرد مجلس نمیخورن چون همه اصول گرا هستن و بس.ولی خادمی رزومه بهتری داره از بقیه.بنده خدا رو شکر از ایذه زدم بیرون….
منم رای میدم آقای خادمی،شایسته ترین کاندیدی که ایذه به خودش دیده
درود بر استاد اندیشمند و فرهیخته شهرمان که همیشه با نوشته های دلنشین و شیوای خود در تمام زمینه ها ،سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی آگاهی رسانی میکنند. منم با نظر جناب آقای استاد مرادی موافقم و باید بگردیم و بدور از طایفه و قوم به اصلح رای بدهیم.
جناب مرادی که شعار مرگ بر طایفه میده تو شهر فقط داره برا خداداد محمدی از طایفه خودش (عالی محمودی) تبلیغ می کنه حداقل خودت به شعارها و مقالاتت احترام می ذاشتی استاد فلسفه !!!!!!یعنی فقط محمدی کاندید اصلحی هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام و تحیت همشهری عزیز و ارجمندشعار مرگ بر طایفه، مرگ بر طایفه بود آنگاه که به آپارتاید می افتد و نژاد گرا می شود. شما همین مقاله ( بیایید رای … ) را ملاک قرار بده و توجه بفرما که آیا از فرد خاصی تبلیغ شده است، اگر هست دقیقاً مطرح بفرمائید، همشهریان ما چه از طایفه ما باشند و چه نباشند حق دارند استعداد های علمی و سیاسی خود را ارائه نمایند و مگر می شود به جرم فلان طایفه یا بهمان طایفه بودن از حقوق حقه ی آنان از ترس انگ طایفه گرایی چشم پوشی کرد!برای هر کس مطابق ملاک ها ممکن است کسی اصلح باشد و اهلیت داشته باشد، مگر قرار است اگر از تبار و طایفه ی شما و بنده انسان خوبی کاندیدا شد به اتهام آنکه از طایفه ی شما یا بنده است مورد نکوهش و طرد قرار گیرد ؟ و مورد حمایت سالم قرار نگیرد ، شما حق انتخاب دارید و ما نیز همینطور . مقاله ی مرگ بر طایفه ی استعداد کج فهمی و بد فهمی داشت و سوال زیبای شما فصل دوم این مقالت را به خوبی و روشنی برملا کرد ( ازشما سپاسگزارم) بنابراین اگر نامزدی خدایی نکرده نژاد پرست است، چه از طایفه ای باشد و چه نباشد نباید مورد توجه واقع شود و اگر هم نژادگرا نباشد ، چه درون طایفه ای باشد و چه برون طایفه ای ، می تواند مورد عنایت قرار گیرد، ممکن است اصلح شما با بنده یکی نباشد، گرچه همه صلاحیت دارند و این یکی نبودن اصلح از ناحیه شما و بنده دلالت بر بی حرمتی به شعار و یا مقاله یا خدایی نکرده به نظر متعالی حضرتعالی نخواهد بود. ضمناً هرگونه تبلیغات در چارچوب قانون مجاز است.بااحترام و ارادت
همشری عزیز شما فقط به معانی ظاهری کلمات پر مغز آقای مرادی توجه کرده ای ولی ای کاش به معنای معنوی متن توجه بیشتری میکردی تا به نتیجه بررسی که استاد مرادی مرگ بر طایفه پرستی سرداده داده و خداداد اگه از هرطایفه دیگه ای هم بود آقای مرادی از ایشان حمایت میکرد.وتازه هرکس برای اصلح بودن معیار و ملاک هایی دارد که با هم متفاوت هستن.