اما آن گاه که اغراض شخصی، جناحی، قومی و قبیله ای در پیش و پس پرسش ها رخ نمایی و جلوه گری می کنند آن جاست که پرسش ها برای کمال، علم و دانش نیست بلکه برای ارزش گذاری های کذایی وترسیم خط و نشان های مصلحتی و منفغتی است!
بنابراین به پرسش های فوق و سؤالاتی از این قبیل از دو منظر می توان نگریست و نظر کرد؛ یکی از برای تعارف، شناختن و فهمیدن است که همواره مبارک، میمون وحیات نواز است و دیگری از برای تفاخر و انفکاک های آپارتایدی و نژادی است! که علم، ایمان، شایستگی، اندیشه ها و…را قلع و قمع می کند و همیشه نیز نامبارک، نامیمون و حیات گداز است!
در محیط های انسانی معمولاً ازجهت یا جهاتی با پرسش های درجه دوم مواجه هستیم! درسرزمین پراصالت ایرانی و بختیاری نیز این زخمه و صدمه شتابان و بی امان دربین قشر مردانه ی جامعه پوست اندازی کرده و جوانه سازی می کند تا جایی که این مصیبت تاریخی حتّی در بین برخی باصطلاح روشنفکران، بزرگان قومی، معلمان و مذهبیون نیزدرجریان است!
همان برخی و بعضی هایی که چونان اسم هایی بی مسمی! ایمان، اخلاق واجتماع ساده دلان و صادق فکران ما را نشانه گرفته اند! و البته خواهندگرفت و… آری، اما؛ بر آن امید دل سپرده و جان باخته ایم! که ریشه و سرچشمه ی خبیث و پلید این گونه زخمه های تاریخی با عادت گدازی خشکیده و با آگاهی نوازی خشکانده و ریشه کن شوند.
ان شاءالله
هما بختیاری
انتهای پیام/*