تاریخ : یکشنبه, ۱۳ آبان , ۱۴۰۳ 2 جماد أول 1446 Sunday, 3 November , 2024
6

در خاک آرمیدن با دستانی بسته… + عکس

  • کد خبر : 15905
  • 02 خرداد 1394 - 5:51
در خاک آرمیدن با دستانی بسته… + عکس

عصر ایذه: از ۲۷۰ پرستوی تازه بازگشته به ایران ۱۷۵ شهید از غواصان بوده اند که جای هیچ جراحتی بر […]

عصر ایذه: از ۲۷۰ پرستوی تازه بازگشته به ایران ۱۷۵ شهید از غواصان بوده اند که جای هیچ جراحتی بر بدن نداشته و دست بسته دفن شده بودند.
خبر ۲۷۰ شهید که آورده‌اند را شنیده‌اید؟
۱۷۵ غواص را با دستان بسته یافته‌اند، یعنی شهادت دسته جمعی.
عده‌ای‌شان حتی جای جراحت نیز نداشته‌اند و این به این معناست که برادران قابیلی‌مان زنده‌ به گورشان کرده اند.

در آن لحظه که خاک روی چشمها و دهانت ریختند به چه می‌اندیشیدی؟
برادرم در آن لحظه که زنده به گورت کرده‌اند به دستان لرزان مادر و چشمان پدر می‌اندیشیدی که چگونه تو را راهی این سفر کرده‌اند.
به چشمان منتظری که هر روز برای سلامتی‌ات دعا می‌کردند یا به قلبی که زین پس فقط باید با یادت روزگار بگذارند و سالها چشم به در بدوزند و برای بازگشتت دعا کند.
در خاک آرمیدن با دستانی بسته... + عکس
در آن لحظه به کدام چهره می اندیشیدی؟
به همسرت که بعد از تو و بدون حضورت چگونه روزگار می‌گذارند یا به فرزندت که باید باقی راه را بدون حمایت پدرانت به تنهایی طی کند.
شاید هم در آن دم چهره‌ی پیر جماران را به یاد آوری که چگونه امیدش به پیروزی شما و سربلندی این خاک بوده و هست و چقدر متاثر خواهد شد از شنیدن مفقود شدن ۱۷۵ غواص به یکباره آن هم در خاک دشمن و چه دردناک خواهد بود برای رهبرت.
برای فرزندانی که نمی‌دانند سایبان دراز پدر از این دنیا رخت بر بسته‌ است یا نه و آیا این تنهایی و بی‌کسی گرد یتیمی ست که برسشان نشسته یا باید چشم به راه پدری باشند که به سفری طولانی رفته و بازخواهد گشت.
در خاک آرمیدن با دستانی بسته... + عکس
*قرآن و کاسه آب
برادر هابیل‌ام ، روز اعزامت به یادت هست؟
پدر از زیر قرآن با دلی نگران عبورت داد تا در پناه قرآن برای آزادی خاکت به مبارزه بروی و مادر با چشمانی اشک‌بار کاسه‌ی آبی برای بازگشت بی‌خطر و بی‌بلا به پشت پایت ریخت تا بازگردی تا آرامش خانه‌اش باشی اما ، اما دوباره دیدنت عمریست که آرزوی چشمان منتظرش شده است و پدری که پس از بی‌خبری چند سالی بیشتر نداشتنت را تاب نیاورد و رفت.
حال مادر تنها به امید بازگشت تو زنده است به امید دیداری که با یک بوسه به رویت در کنار پیکرت جان دهد.
اما افسوس که آمدنت خیلی به درازا کشیده و امروز هم که آمده‌ای بردستان مردم این شهر و در تابوت در پیش چشمانش خوابیده‌ای.
در خاک آرمیدن با دستانی بسته... + عکس
*چند استخوان و دیگر هیچ
مادرم! قد و قامت رعنای پسرت سایبان سال از نظرت محو نشد اما امروز که بالای تابوت او نشسته‌ای چه می بینی؟
چند استخوان خاکی و یک جمجمه پر از خاک را در یک پارچه‌ی سفید پیچیده‌اند به تو می گویند این همان یل رشید توست که امروز بعد از سالها به خانه بازگشته و می دانند که تو انتظار سالهایت را در آن تابوت نمی بینی اما هنوز هم این استخوان‌ها بوی پسرت را می‌دهند.
درست است که به علی‌اکبر امام حسین (ع) شبیه شده اما هنوز هم می شود یل زیبایت را تصور کرد .
جمجه‌ی سرش را روی سینه می گذاری و می‌بوسی، اطرافیان می‌ترسند که با این حالت از پا درایی، اما تو امروز را بهترین‌ روز زندگی ات می دانی، روزی که گم شده‌ات را دوباره یافته‌ای و در آغوش می‌کشی، خاک‌های سرش را می‌تکانی و بر چشمان زیبایی که دیگر نخواهی دید بوسه می‌زنی، انتظاری که این سالها پیرت کرده است اینگونه به سر آمده است.
دختری که کنار تابوت پدر می نشیند و به استخوان‌های سرد چشم دوخته‌ است، استخوان دست پدر را به روی سرگذاشته تا نوازش و گرمای دستان پدر را که هم سالانش برایش گفته‌اند تجربه کند و چه تجربه‌ی سختی است لمس دستان پدری که دیگر حتی گوشت به استخوان ندارد.
*ادامه راهت یا راحت؟
آن روز که علم بر دست و مسلح پای به میدان نبرد می‌گذاشتی آرزو داشتی راهت را ادامه دهیم، آرزو داشتی تا پای جان مانند تو برای خاک و ناموس و وجب به وجب این سرزمین و پاسداری از دین همیشه در میدان نبرد حق علیه باطل حاضر باشیم.
از روزگار تو و آرزویت برای این خاک، قریب به سی سال گذشته و در این سه دهه، ما سه نسل که قرار بود راه تو را ادامه دهیم هر کدام به طریقی از معبری که برایمان باز کردی گذشته‌ایم و خیلی از ما به قولی ک به تو داده بودیم عمل نکرده‌ایم.
در خاک آرمیدن با دستانی بسته... + عکس
آری شرمنده‌ایم که به جای ادامه راهی که تو پیش پای ما گذاشته‌ای و آن چیزی جز استقلال و ازادی این خاک و پاسداری از اسلام نبود گاهی راه دیگری را در پیش گرفته‌ایم.
شرمنده‌ایم چون قرار بود “راهت ” را ادامه دهیم اما فقط و فقط “راحت” ادامه داد‌ایم.
لینک کوتاه : http://www.asreizeh.com/?p=15905

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 2در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۲
  1. خدا رحمتشون کنه
    هر چه داریم از خون پاک شهیدان داریم

  2. تمام وجودم فدای شماجوانهای پاک وطنم ماهیچ چیزجزشرمندگی نداریم. .شرمندهوایم

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.