عصر ایذه: پرسپولیس و استقلال از کجا به وضعیت امروز رسیده اند؟ منابع اطلاعاتی ما، به جز اطلاعات محدودی که ارائه کرده اند چه در چنته دارند و زمینه های پیدایش این دو مجموعه از کجا نشأت گرفته است؟
*پرسپولیس: «Persepolis» که متاسفانه در لوگوی باشگاه بدون حرف e دوم، به اشتباه نوشته می شود، روایت یونانی «تخت جمشید» یا «پارسه» مرکز ایران باستان بوده است «Perse» یا پارسه نام قدیم ایران و پولیس، روایت یونانی از همان Polise به معنای قصر است و معال آن در یونان «اکروپولیس» بود. داریوش، آکروپولیس را به آتش کشید و اسکندر مقدونی به تلافی، پرسپولیس را …اما باشگاه ورزشی پرسپولیس …
*در سال ۱۳۳۵، شرکت سهامی خاص CRC پدید آمد. یک شرکت صنعتی و بازرگانی که علی عبده مدیرعاملش بود. تا سال ۵۴ در دی ماه ۱۳۴۲، باشگاه ورزشی پرسپولیس در جاده قدیم شمیران (کوروش کبیر سابق ـ شریعتی فعلی) بنا شد، در حالی که ورزش بولینگ برای اولین بار در ایران توسط عبده، عمومی شد.
*علی عبده (۱۳۵۸ ـ ۱۳۰۸) برادر کوچکتر “جلال عبده ـ کارمند بلند رتبه وزارت امور خارجه و مردی که از سوی سازمان ملل در زمان استقلال گینه بیسائو ـ حاکم یا به عبارتی پرزیدنت این کشور” بود، عبده اهل بروجرد بود. او قهرمان رشته بوکس بود اما به والیبال هم علاقه داشت. او پاسپورت آمریکایی با نام «آلن مورگان» داشت. عبده در سال های ۱۹۵۹ ـ زمانی که ۳۰ ساله بود، مدتی کوتاه سرپرست فدراسیون والیبال ایالت واشنگتن شد (در ایالات متحده، هر ایالات فدراسیونی اختصاصی دارد) و بعد از آن به ایران آمد.
علی عبده، در زمان ریاست ایزدپناه بر سازمان تربیت بدنی در سال ۱۳۴۰ رئیس فدراسیون بوکس شد. او در ۳۲ سالگی این مقام را یافت، سپس آذر ابتهاج ـ نماینده بابل در مجلس و همسر دوم ابوالحسن ابتهاج رئیس سازمان برنامه در سال های ۳۴ تا ۳۷ و رئیس سابق بانک ملی، بولینگ یوسف آباد را ساخت و رقابت این ۲ باشگاه عبده را به کام مرگ بود. ضاربان اجیر شده از سوی ابتهاج یک بار به عبده حمله کرده و او را با چاقو مضروب کردند، عبده با بدنی قوی در حالی که فشار خون او به ۷ رسیده بود یکی از ضاربان را تا کلانتری قلهک بود، با فشار دست، دهان ضارب را تابناگوش پاره کرد و به بیمارستان رفت.عبده برای آنکه باشگاه پرسپولیس را که به بولینگ عبده مشهور شده بود از انحصار ورزشی بولینگ خارج کند، تیم فوتبالی را در سال ۱۳۴۳ پایه گذاشت که در دسته دوم تهران بازی می کرد. تیمی که رجبعلی فرامرزی مربیش بود و محمد توانایی، کبریایی، رستم پور و … بازیکنانش بودند.
*در سال ۱۳۴۶ شاهین به علت درگیری مستمر با سازمان منحل شد، بازیکنان این تیم در حال انتقال به تیم هایی چون پاس، عقاب، دارایی و … بودند که ناگاه «دکترین» دهداری چاره ساز شد. دهداری از رجب فرامرزی خواست تا همزبان و هم نژاد آذری خود یعنی مجید حاج رضایی، سرپرست ورزشی باشگاه را واسطه کند تا با علی عبده مذاکرات تشکیل تیم و انتقال ستارگان پرسپولیس را مهیا کند. دهداری نیک می دانست که سازمان تنها در شرایطی اجازه بازی گروه سابق شاهین در کنار هم می داد که یک مدیر قدرتمند، در این تیم فعالیت کند.
*پرسپولیس از فروردین ۴۷ استارت زد، ستارگان شاهین و علاقمندان بولینگ و باشگاه معروف جاده قدیم، پرسپولیس را برسر زبان ها انداختند اما دوره اول پرسپولیس، سخت مستعجل بود. در سال ۴۸ برادران باهوش خیامی که تولید جدید شرکتشان ـ ایارن ناسیونال ـ یعنی پیکان را وارد خط تولید کرده بودند و تیمی متوسط در سطح ورزش داشتند نیاز به تبلیغاتی داشتند و پرسپولیس پرستاره می توانست شهرت اتومبیل تازه ـ پیکان که روی موتورهیلمن ۱۶۰۰ ساخته شده بود بالا ببرد. پروتکل همکاری امضا شد. آلن راجرز از انگلستان آمد و جای دهداری را گرفت. پیکان چنان خوب بود که آلن راجرز ۳۶ سال بعد گفت پیکان ۴۸ از پرسپولیس ۵۲ قوی تر بود.پیکان صاحب افتخارات متعددی شد اما اختلافات بین بازیکنان با مدیریت باعث برگشت ستاره ها به پرسپولیس شد، این بار علی پروین هم همراه بود. پرسپولیس در دور جدید قدرت نمایی را آغاز کرد و استارت روزگاری را زد که این تیم را امروز پرافتخارترین تیم فوتبال ایران معرفی می کند. پرسپولیس تا سال ۵۷ با همین مدیریت فعالیت را ادامه داد.
*بعد از انقلاب باشگاه پرسپولیس به بنیاد مستضعفان تحویل داده شد. در سال ۶۰ تربیت بدنی متولی پرسپولیس شد اما در سال ۱۳۶۵ بنیاد مستضعفان، پرسپولیس را پس گرفت و نامش را به آزادی و سپس «پیروزی» تغییر داد.
در سال ۷۱، عباس انصاریفرد باشگاه را به نام «پیروزی» ثبت کرد و خودش سهامدار عمده شد. او، باشگاه را در سال ۷۲ به وزارت معاون و فلزات تحویل داد. ثبت سهام به نام انصاریفرد، منتظر الموعود، محلوجی و عابدینی، دعوای سهام را در اواخر دهه ۷۰ آغاز کرد.
*پرسپولیس که دهه ۶۰ را با بی توجهی نهادهای دولتی تبدیل به یک باشگاه بدون پشتوانه مالی بود، ناگهان مشتری پیدا کرد. در دهه ۶۰، مایملک پرسپولیس یعنی بولینگ عبده و باشگاه ورزشی ـ تفریحی چند منظوره از این تیم گرفته شد. بنیاد مستضعفان، دارایی پرسپولیس را گرفت اما حاضر به اداره کردنش نشد. اولین اختلاف از روز بازی با هما شروع شد. پرسپولیسی ها حاضر نشدند نام خود را تغییر داده و با اسم شهید چمران به میدان بروند. بنیاد تیم را به سازمان داد و سازمان با مدیریت مصطفی داوودی و در بحبوحه جنگ عملا پرسپولیس را رها کرد تا مدیریت پرسپولیس در دفتر نمایشگاه علی پروین در خیابان عارف و بعدها میدان هفت تیر، اعمال شود. تپه های داوودیه (یادگار آلن راجرز) محل تمرینات بدنسازی پرسپولیس شد و سرخ ها، هفته ای یک بار در زمین شماره ۶ آزادی تمرین می کردند.
*با این مختصات، پرسپولیس قهرمانی های متعددی را به دست آورد، سیستمی که خوب جواب داد و وقتی بنیاد در سال های ۶۵ تا ۶۷ بار دیگر هوس تیم داری کرد، پاسخ منفی بود و تیم به پروین و سازمان نظارت از راه دورش برگشت.پرسپولیس به کارش ادامه داد و در دهه ۷۰، برخلاف دهه ۶۰ بی پولی و بی بضاعتی توانمند و دارا بود. جنگ سهام در اواخر دهه ۷۰، پرسپولیس را به سازمان عودت داد. مدیریت سازمان از روزی که تصمیم به حذف علی پروین گرفت، ثبات را به لغزش و تحولات متعدد تغییر داد تا پرسپولیس با ثبات ترین باشگاه ورزشگاه ایران در ۱۳ سال اخیر بیش از ۱۵ تغییر مدیریتی و فنی داشته باشد.
استقلال ؛۷۰ سال با رنگ آبی
پرویز خسروانی ۲۴ ساله روز چهارم مهر ۱۳۲۴ باشگاه «دوچرخه سواران» را پایه گذاشت. دوچرخه سواران از همان ابتدا، مبدع سیستم باشگاه های تا بعد شد و باشگاه «تور» را که مربیش علی دانایی فر جوان بود به راه انداخت. این تیم با حضور عارف قلی زاده، محمود بیاتی، محمد بیاتی، کامبیر جمالی، پرویز کوزه کنانی، ژرژ مارکاریان و … ریشه آینده تاج را ساختند.
*دوچرخه سواران در سال ۱۳۲۸ با تیم سرباز، ادغام شده و ستارگان تیم سرباز مثل «مین باشیان» و «خاتم» به تیم جدید که نام جدید «تاج» داشت رفتند. اساسنامه جدید تا حدودی موضع نهایی مدیر جوان و ۲۸ ساله این باشگاه یعنی خسروانی را در سال ۱۳۲۸ روشن کرد. پرویز خسروانی باشگاه را به دربار هدیه داده و در اساسنامه همیشگی تاج، رئیس هیات مدیره باشگاه، وزیر دربار بود و به نوعی ماهیت استقلال دولتی بود هر چند وزارت دربار عملا مستقل از نخست وزیر فعالیت می کرد.
*تاج در ابتدای دهه ۳۰، هدایت تیم فوتبال را به علی دانایی فر جوان سپرد. اما اختلاف دانایی فر با خسروانی باعث شد او همراه یاران جوان خود به تیم شعاع رفته، این تیم را قهرمان تهران سازد. این چنین بود که خسروانی، دانایی فر را با سلام و صلوات به تاج برگرداند و دوره ای تازه در فعالیت تیم تاج آغاز شد.جالب است بدانید باشگاه تاج به سرعت توسعه یافت و باشگاه تاج در ۴ منطقه تهران، همه مراکز استان ها و شهرهای مهم و حتی در کشورهای همجوار (آنکارا ـ استانبول ـ منامه) شعبه درست کرد.
*تاج در دهه۴۰ به اندازه دهه ۳۰ قدرتمند نبود اما از اواخر دهه ۴۰ و همزمان با تشکیل پرسپولیس، این تیم قدرت دوباره یافت و نظام طرفداری و تماشاگری در فوتبال تهران را که بین سه تیم شاهین، تاج و دارایی جریان داشت، به ۲ تیم تاج و پرسپولیس محدود شد. تاج که به اندازه شاهین و دارایی کسب عنوان کرده بود، از سال ۴۹۶ قدرت را بین خود و پرسپولیس تقسیم کرد. از زمانی که رایکوف سرمربی این تیم شد، تاج قهرمانی در آسیا و لیگ ایران را تجربه کرد.
*روز ۲۲ بهمن، انقلاب پیروز شد و ۷ روز بعد جوانان کمیته انقلاب باشگاه تاج را تسخیر کردن. تاج منحل شد، اما عنایت اله آتشی پای پیش گذاشت. او از سوی حسین فکری سرپرست وقت سازمان تربیت بدنی مامور رسیدگی به امور تاج سابق بود. فکری استدلال داشت که تاج یک مکان ورزشی است و تیمش منحل شده و اگر قرار باشد هر مکان ورزشی تیم دار باشد امجدیه هم باید تیم داشته باشد، فکری که در دهه ۵۰ اختلافی عمیق با شاه و دربار داشت و انحلال تاج را اعلام داشت اما این باشگاه با کمک آتشی و نامه بازیکنان جوان استقلال که ارادات و محبت خود را با نظام جدید ابراز داشته بودند با نام جدید استقلال فعالیت خود را آغازید. طی ۳۷ سال برخلاف پرسپولیس که بارها بین متولیان مختلف دست به دست شده است، همواره در سایه دائمی سازمان تربیت بدنی بود و تنها در ۲ مقطع حرف واگذاری به وزارت راه و وزارت رفاه شنیده شد. استقلال تیمی که تا سال ۶۷ توسط هواداران قدیمی، ارتزاق می کرد، از سال ۶۷ تغییر مدیریت داد و برخی از بزرگان مثل «ایروانی، آقامحمدی، میرولد و …» سکان دار هدایت استقلال شدند ولی خود پشت پرده ایستادند، جالب آنکه در سال های۶۷ تا ۷۴ همه تصور داشتند که کاظم اولیایی مدیرعامل استقلال بوده اما به واقع این آقامحمدی بود که مسوولیت مورد اشاره را عهده دار بود.
*استقلال که در سال ۱۳۷۰ حاصل تلاش ۳ ساله گروه مدیریتی جدید را با قهرمانی در آسیا به بار نشانده بود، از سال ۷۵ یعنی ۱۹ سال قبل خود را به یک نام تازه الصاق کرد. علی فتحاللهزاده طی ۱۸ سال از ۷۵ تا ۹۳ به جز مقاطعی کوتاه که قریب، اولیایی، نجف نژاد و واعظ آشتیانی جایش را گرفتند، همواره مدیرعامل بود. جالب آنکه هر قدر پشت پرده پرسپولیس شلوغ و بی ثبات بوده استقلال کمتر دچار این تنش ها بوده است اگر چه آنها هم در حال حاضر اوضاع مساعدی ندارند و به واگذاری به عنوان یک راه فرار نگاه می کنند.
با سلام و خسته نباشید
زیبا بود
اما آکروپولیس توسط خشایار شاه به آتش کشیده شد نه داریوش بزرگ، که البته بحث آتش زدن یا نزدنش توسط خشایار شاه هم بین مورخین اتفاق نظر وجود نداره و مورخی مثل توسیدید گفته که خشایار شاه با ملایمت و خوی ایرانی با آتنی ها برخورد کرد
پاینده باشید