چیزی به تحویل سال جدید نمونده، همه با اومدنش خوشحال می شیم، لباس نو می پوشیم و به دیدار اقوام می ریم اما قبل ازتحویل سال نو ببینیم چه کارهای خوبی انجام دادیم ؟ دل چه کسانی رو شکستیم؟ چه دوستی های خوبی رو ازدست دادیم ؟
ببینیم توسالی که گذشت از انسانیت چی برامون یادگارمونده؟
اگه ته جیبمون یه پولی اضافی اومد تونستیم از اون برای کودکی مستحق گذشت کنیم؟
یانه تو دادن و ثوابش شک کردیم؟ اگه یه کم سبک و سنگین کنیم می بینیم که برای مادرمون کم گذاشتیم برای پدرمون همین طور، برای دوست و فامیل که بماند…
اون روزهایی که مادر ما رو صدا می زد تا کمکش اثاثی رو جابجا کنیم و ما فقط با گوشی ور می رفتیم، اون روزی که پدر می خواست گاری یک چرخش رو داخل بیاره و ما قهقهه زدیم که مگه سانتافه است دو لنگه درب رو بازکنیم!
روزی که برادر به ما اجازه ی خیلی کارها رو نداد و ما بدون اجازه انجام دادیم و سرمون به سنگ خورد!
روزی که خواهر اشک می ریخت که من هم آدمم چرا منو تحقیر میکنید، چرا تبعیض قائل می شید؟ یادمون هست؟! یادمون هم رفته باشه محاله آثارشون پاک شده باشه، دل شکستن آسونه، آسون تر از آب خوردن، ولی پیدا کردن تکه های ریز شده کار خیلی سختیه، شاید هم ذرههایی ازش لابه لای همین اثاث خونه جا مونده باشه، بهتره با چسب هم که شده اون دل رو به شکل اولش برگردونیم و با تعهد و دلنوازی مرهمی باشیم بر روی زخمهایی که تاول زدن
عید سالی نیست که عوض میشه، عید روزیه که اخلاق و رفتارمون بهتر میشه، یادمون باشه موقع سال تحویل یک سال دیگه بزرگتر میشیم و به فراخور همین تغییر باید پوست اندازی جدیدی رو شروع کنیم
وقتی عید میاد باید با روسری سفیدمون دلمون رو هم سپید کرده باشیم، مثل جونه ی گندم رویش کرده باشیم، نوروز روز یه که دلامون خوشحال ازخوبی های بی حد و حسابه، دوستی هایی که دائمی اند، روز و سال و ماه نمی شناسن
امیدوارم تو این سال جدید دستهای دوستی ما خانوادهی جدید را بوجود آورند.
پیشاپیش سال نو مبارک
سارا محمدی نوترکی
انتهای پیام/*