عصر ایذه: چند ساعتی است شهر درسکوتی پرمعنا فرو رفته و دیگرخبری از بوق، بیرق، بلندگو و ساز و دهل نیست.
نامزدها القاگران کاردانی بودند که توانستند: بیوگرافی، سوابق، توانمندی، برنامهها و عرصهی کارکردها را با لسانی مردمی رونمایی کنند، دیگر انتخاب با مردم است.
آنهایی که چشم به درگاه چنین روزی دوخته بودند تا در تاریخ هفت اسفند سال یک هزار و سی و نود و چهار حماسهی حضور بیافرینند و برگ سبزی بنام رای در صندوق بیندازند.
مردم بار دیگر اعتماد کرده و با کاندیدای مورد تاییدشان بیعت مهر و همبستگی و یکدلی نموده اند.جوان ها ذوق زده و مسرور به فردایی سبزمی اندیشند.
کارگران زحمتکش، دست روی زانو می گذارند و با مدد چوبدستی برمی خیزند تا نام یکی از نامزدها مرحمی شود بر دستهای پینه بسته اشان..
آنکه فرزندش مظلومانه در پی لقمه ای نان، در شهری غریب از آسانسور به پایین سقوط کرد، سوگ از دست رفته ی عزیزش را در گوشه ای از نهانخانه ی دل گذاشت تا رای اعتماد به کسی دهد که بتواند تحولی شگرف در اقتصاد شهرش بوجود آورد.
مردم شهرستان ایذه جامه ای از اراده و عزمی ملی برتن پوشیده اند تا فردا بر آمالشان مهری از جنس مهر و محبت بزنند.
امیدواریم آنکه به کرسی بهارستان راه می یابد دردهای این خطه ی باستانی، اصیل و بختیاری تبار را بر گرده بکشاند و به سرمنزل مقصود برساند.
و فرهنگیان و فرهیختگان شهر در آرزوی سبزشدن دست هایشان هستند، در باغچه ای که سال ها مدفون شده اند و کسی جایگاه آنان را نمی شناسد . . .
سبز شدن دستهایم آرزوست
وعده ی دیدار ما
فردا هفت اسفند پای صندوقهای رأی
سارامحمدی نوترکی
انتهای پیام/*
بسیار بسیار زیبا