عصر ایذه: در خوزستان صنایع بزرگی همچون نفت، نیشکر، فولاد خوزستان و پتروشیمیها قرار دارند که سالانه میلیاردها تومان درآمد زایی دارند؛ یکی از نکات قابل تأمل درباره صنایع موجود در خوزستان نگاه منفی مردم به آنها است.
یعنی تا اسم از نفت به میان میآید همه به خشکی تالاب هورالعظیم نگاه میکنند و وقتی درباره نیشکر سخنی گفته شود همه به زهاب آن و آلودگیهای پیش آمده اشاره میکنند اما آیا واقعا اینگونه است که صنایع بزرگ و یا ادارات موجود در خوزستان همه چیزشان منفی است و یا نکات مثبتی هم وجود دارد.
روابط عمومی ادارات و سازمانها یکی از مجموعههای تأثیر گذار هستند که تعاملشان با رسانهها و مردم میتواند ظرفیتها، فرصتها و کارهای انجام شده در آن نهاد را در جامعه انعکاس دهند اما شاید مهمترین مشکل امروز در خوزستان کم بودن سواد روابط عمومیها و کم بودن اختیارتشان است.
در واقع روابط عمومی مجموعهای از اقدامات حساب شده هر سازمان برای برقراری ارتباط موثر و هدفمند با گروههای مرتبط هستند. بزرگترین و مهمترین تفاوت روابط عمومیها با تبلیغات در نحوه برنامه ریزی آنها است. به طوری که روابط عمومی برای بلندمدت برنامهریزی میکند اما تبلیغات در کوتاهترین زمان ممکن بهدنبال نتیجه است.
مهمترین مشکل موجود در ادارات خوزستان هم عدم شناخت وظایف روابط عمومی است که این موضوع را میتوان در نحوه مخابره اخبار سازمان مشاهده کرد. موضوع دیگر هم اینکه در تماس با اکثر روابط عمومیها، رئیس روابط عمومی میگوید اجازه انتشار آمار را ندارم و برای آن باید یک نامه رسمی ارسال شود.
از یک سو هرچند انتشار اخبار با طی کردن روند اداری کار خوبی است اما در زمانی که اخبار به صورت لحظهای در شبکههای اجتماعی منتشر میشود لازم است که روابط عمومیها تعاملشان را با رسانهها افزایش دهند تا اخبار در کوتاهترین زمان ممکن به دست مخاطب برسد تا مردم برای کسب اطلاعات به منابع غیر مجاز مراجعه نکنند.
اما طی کردن یک روند اداری برای هر خبر از مشکلاتی است که در دنیای امروز غیر متعارف است چرا که امروز رقابت خبرگزاریها و پایگاههای خبری بر سر انتشار اخبار در کوتاه ترین زمان است. مثلا تصور کنید یکی از بزرگ ترین پاساژهای شهر دچار اتش میشود و به سرعت در شبکههای اجتماعی آمارهای مختلف منتشر میشود؛ آیا در این زمان فرصت ارسال نامه به سازمان آتش نشانی و منتظر ماندن برای گرفتن پاسخ وجود دارد؟ طبیعی است که در این زمان اگر خبر به سرعت مخابره نشود شهر اسیر شایعات میشود.
باید توجه کنیم که روابط عمومی به هنگام بروز بحران درسازمان درسه مقطع زمانی(قبل،حین وبعداز بحران)ایفای نقش میکند واگر دراین راه به درستی عمل کند، گذر از بحران به سهولت ممکن است و اگر ضعف وسستی پیشه کند، عبورموفقیت آمیز از بحران بسیار دشوار میشود.
«بحران» یعنی عدم انطباق بین نیازها و منابع؛ تغییر ناگهانی، بروز حوادث غیرمنتظره و خطرناک و نداشتن اطمینان از اوضاع و بر هم خوردن تعادل. یکی از حقوق خبرنگاران «دانستن» است که این دانستن با همکاری بین مدیران و بهویژه مدیران روابط عمومی محقق میشود.
اما برای گذر کردن از مسیر کسل کننده ارسال نامه و دریافت نامه در قرن ۲۱ شناخت رسانههای معتبر ملی و محلی است. وقتی که خبری رخ میدهد و یا رسانهای آمار میخواهد باید روابط عمومی آن اداره یا سازمان در کمترین زمان خبر خود را به این رسانهها ارسال کند. به طور مثال در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید همه رسانهها به دنبال کسب اطلاعات درباره بازماندگان تحصیل، شرایط ثبت نام، روز آغاز مدارس و آمارهای مرتبط هستند آیا میتوان تا یک ماه پس از آغاز سال تحصیلی منتظر این آمار بود؟ طبیعی است که ارزش خبری این اخبار و آمار قبل از آغاز سال تحصیلی است و انتشار آن در زمان دیگری برای مخاطب جذابیتی ندارد.
البته برخی از مدیران روابط عمومی معتقدند گسترش کار آنها مربوط بر خواسته سازمان است، یعنی برخی از مدیران سازمان از مواجه شدن با رسانه میترسند و سعی میکنند از آنها دوری کنند غافل از اینکه ترس آنها و تعامل نکردنشان با رسانه مانع از انتشار خبر نمیشود؛ نمونه آخر این موضوع جانفشانی شهرام محمدی کارگر فداکار ایذهای است. گرچه روابط عمومی پتروشیمی مارون تا مدتی خبر را مخابره نکرد اما به سرعت این اخبر در شبکههای اجتماعی منتشر شد.
انتشار آمارها و اخبار غلط یکی از گلایههای سازمانها و ادارات است که یکی از علل آن در دسترس نبودن شخص مورد نظر برای رسانهها است. به طور مثال اگر آمار بیکاری استان از طرف شخص مسئول منتشر نشود شهروندان به طور طبیعی دستاویز منابع غیر موثق میشوند و با مقایسه سطحی با محیط پیرامون خود نتیجهای میگیرند. فارغ از اغلط یا صحیحی بودن نوع مقایسه مهم بودن این موضوع از لحاظ روانی و باور آن در جامعه است که مشکل ساز میشود.
برای در دسترس بودن اخبار و آمار صحیح و همچنین انتشار به موقع اخبار هر اداره یا سازمانی میتواند یک سخنگو داشته باشد که به صورت مرتب و منظم با رسانهها تعامل کند و یا تقویت روابط عمومیها و افزایش اختیاراتشان از دیگر راه حلهای این موضوع است.
حسین محمدی کارشناس ارشد رسانه در این باره میگوید: برخی از مدیران به دلیل عملکرد ضعیف خود از رسانهها هراس دارند و برخی از آنها هنوز جایگاه «رسانه» را متوجه نشدهاند به همین دلیل است که فرقی بین خبرگزاری، روزنامه و پایگاه خبری نمیبینند.
وی میافزاید: مسئول روابط عمومی باید در حد سخنگوی یک سازمان باشد تا بتواند هم تعامل خود را با رسانهها افزایش دهد و هم بتواند فعالیتهای سازمان خود را به گوش مخاطبان برساند هر چند اگر ما مدیران رسانهای داشته باشیم این تعاملها بهتر میشود.
این کارشناس عنوان میکند: یکی از بزرگترین مشکلات ما در حوزه مدیران ادارات و سازمانها خواسته آنان است. یعنی اینکه مدیر آن سازمان تا وقتی که رسانهها اخبار این رسانه را به شکلی که منجر به حفظ جایگاهش شود، مخابره کنند با آنها تعامل میکند اما در غیر این صورت پاسخ تلفنشان را نمیدهد.
وی بیان میکند: در مرحله نخست باید قبول کنیم که مدیران ما سواد رسانهای ندارند و در مرحله بعد باید برای آنها دورههایی در این باره برگزار شود تا بتوانند اخبار را به شکلی امید بخش به اطلاع مردم برسانند.
محمدی تصریح میکند: اگر بخواهیم از یک سازمان و یا اداره کل فقط اخبار خوب و مثبت مخابره کنیم و اشارهای به ضعفها و مشکلات موجود نکنیم باور آنها برای مردم سخت میشود و جایگاه رسانه را متزلزل میکند. یعنی اگر بخواهیم فقط به تولیدات و سرمایه صنایع بزرگ توجه کنیم و از بی توجهی انها به جامعه و مشکلات پیش آمده از فعالیتهای انان نپردازیم حرف مردم را نزدهایم و سبب دور شدن مخاطب از رسانههای موثق شدهایم.
وی میگوید: رسانهها به عنوان چشم مردم و بازوی ادارات و سازمانها فعالیت میکنند. یعنی اگر ادارهای مرتکب یک کار اشتباهی میشود رسانه میتواند از انحراف آن جلوگیری کند و اگر کار بزرگی در این مجموعه شود رسانه میتوانئد پیوست اجتماعی ان را به مردم مخابره کند.
امروز دنیا بر مدارِ جنگ تبلیغاتی و رسانهای و درواقع بر مدارِ جنگ جبهههای خبری و دستگاههای تولیدکنندهی پیام میگردد. نه اینکه در گذشته، جهانگیران و جهانخواهان و جهانخواران از نقش پیام و تبلیغ غافل بودند؛ آن وقت هم توجّه بود و اقدام میشد؛ اما امروز امکانات فراوان شده و پیشرفتِ دانش در این زمینه کارهای شگفتآور و حیرتانگیزی انجام میدهد.
لذا شما میبینید مراکز استکباری و قدرتطلب دنیا بر روی نقش پیام کار میکنند؛ یعنی حقیقتاً سرمایهگذاری میکنند و درواقع به جای اینکه برای تصرّف یک صحنه پول خرج کنند یا نیروی نظامی بسیج کنند، کاری میکنند که عوامل موجود در آن صحنه به سود آنها کار کنند. امروز در صحنهی عراق، اگر مقاومت عظیمی از سوی مردم در مقابل تهاجم امریکا صورت گیرد، احتمال کامیابی امریکا در حملهی محتملش به عراق خیلی پایین میآید.
حالا اگر آمدند و با انواع و اقسام پیامها به مردم عراق القا کردند که ما نظر سوئی نسبت به شما نداریم؛ ما میخواهیم شما را نجات دهیم، و این پیام جا افتاد، شما ببینید که صحنه چقدر تغییر پیدا میکند: مردم در آنجا بهطور خودکار و بدون اینکه به آنها سلاحی، پولی و رشوهای داده شده باشد، به کسانی تبدیل میشوند که به نفع مهاجم کار میکنند، حداقل به نفع او سکوت میکنند یا به نفع او فعّالیتشان را تعطیل میکنند. نقش پیام این است. این یک مثال کوچک است که من عرض کردم. در زمینهی تجارت، در زمینهی توسعهی اقتدار سیاسی و نظم حاکم بر جهان هم – که امروز از مسائل اساسی و مهمّ قدرتهای بزرگ در دنیاست – پیام نقش دارد. لذا امروز یک جنگ آشکار؛ اما نه با ابزارهای معهود و شناخته شده، در سراسر جهان در جریان است.
این مطالب گوشهای از فرمایشات مقام معظم رهبری درباره اهمیت خبر و رسانه است که در سال ۸۱ و در دیدار با مسئولان صدا و سیما به آن اشاره کردند.
رهیاب
انتهای پیام/