«بهون بافی»، رشتهای از هنرهای سنتی در ایران است که زیرمجموعه بافتههای داری قرار میگیرد. تاریخ نساجی در ایران به آغاز دوره نو سنگی میرسد. همچنین نقوش موجود بر دو تبر مسی که در حفاریهای شوش بهدست آمده به ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح برمیگردد و نشان میدهد که بافندگی و ریسندگی در آن زمان در خوزستان رواج داشته است.
اولین نماد زندگی عشایری و کوچرو بودن، استفاده از سیاهچادر یا نوعی مسکن متحرک است. بختیاریهای خوزستان سیاهچادر را «بُهون» «bohȏn»، «وارگه» «vargah»یا «وار» «vâr» مینامند. در هر بهون یک خانوار زندگی میکند. بُهون، پوشش سقف سیاه چادر است که از مویبز تهیه و در فصول، بهار، تابستان و گاه پاییز در صورتی که باران نبارد، بافته میشود.
بُهونها در برابر تغییرات آبوهوایی چون باد، باران و آفتاب بسیار مقاوم بوده و سر پناهی امن در سرمای زمستان و گرمای تابستان است. ابزار اصلی تولید این نوع دستبافته، دار زمینی است.
سنت بافت سیاه چادر یا «بُهون بافی»، سابقهای دیرینه دارد و مهمترین ارزش آن سنتی بودن این فناوری است که به عنوان بخش مهمی از فرهنگ ایلی و بومی است، بنابراین باید جهت ثبت و پاسداشت آن اقدامات لازم صورت پذیرد.
از سوی دیگر، بهونها وزن و اندازه مناسبی جهت حمل و نقل توسط چهارپایان در راههای صعب العبور دارند و جمع آوری و بر پا ساختن آن به سهولت انجام میشود و در مقابل تغیرات آب و هوایی بسیار مقاوم هستند و تهیه و تولید آن توسط افراد خانوار صورت میگیرد و همه این عوامل اهمیت بهون بافی یا روش بافت سیاه چادر عشایری را چند برابر میکند.
امروز عشایر بختیاری در شمال و شمال شرقی خوزستان ازجمله اندیکا، لالی، ایذه، مسجد سلیمان، شوشتر، دزفول، هفتکل و باغملک از بهون یا سیاه چادر استفاده میکنند که با توجه به کوچرو بودن عشایر، امرز نه تنها بختیاریها که عشایر دیگر هم از سیاه چادر بهره میبرند تا جایی که عشایر فارس، سمنان، بلوچ، کرد و عرب هم از سیاه چادر برای اسکان خود بهره میبرند.
سیاهچادرهای عشایری بیشتر توسط زنان بافته می شود و امروز مهارت بافت این سیاهچادرها در حال کمرنگ شدن است چرا که عشایر بختیاری بیش از بهون بافی از چادرهای برزنتی که ارزان تر است، استفاده می کنند و لازم است این مهارت در فهرست میراث ملی و معنوی ما به ثبت برسد.
اگر همزمان با نوروز به شمال و شمال شرق خوزستان رفتید به سیاه چادر عشایر بختیاری هم سری بزنید و چای بنوشید.
مهر