آب و آتش سفر نفتکش سانچی را ناتمام گذاشتند و عزای عمومی رقم زدند. سانچی در سال ٢٠٠٨ میلادی توسط کره ای ها برای شرکت ملی نفتکش ایران ساخته شد. نامش سامان بود؛ تحریم ها که شروع شد مجبور به تغییر نام و تغییر پرچم شد تا بتواند نفت ایران را جابجا کند.
از پرچم مصلحتی استفاده می کرد. نامش نیز فرنگی شد از سامان و سپید به اسب دریا و سانچی تغییر یافت. مدتی پرچم تانزانیا را حمل می کرد؛ امریکایی ها فهمیدند و تانزانیا را تحت فشار قرار دادند. بعد از ان زیر پرچم پاناما رفت و از حیث قانون رسمی، ثبت شده این کشور و در مالکیت ان بود. عرصه کشتی، در صلاحیت دولت صاحب پرچم است. برای همین است که جعبه سیاه سامان سانچی را نزد صاحب قانونیاش یعنی پاناما بردند. ایران برای دور زدن از تحریمها مجبور بود که سامان را عروس هزار دامادی سازد که هرجایی راهش بدهند.
استفاده از پرچم مصلحتی امر رایجی است که پاناما در آن بیشترین سهم را دارد؛ بیشتر برای فرار مالیاتی و استثمار کارگران اما گاهی هم برای رفع تحریم های ظالمانه. می گویند ایران ماجرای حریق سانچی را در ابتدا رسانه ای نکرد. این بی توجهی شاید دلیلش ترس از افشای هویت ایرانی ان بوده باشد. مصلحت اندیشی ای که اگر چنین بوده باشد خلاف تدبیر بوده است.
یک سوال همیشگی، راستی این همه هزینه این ملت برای برجام داد ، حالا غریبانه و مظلومانه و با پرچم یک کشور دیگر بخاطر تحریمها اینگونه فرزندانش در آتش بسوزند؟ برجام برای چه بود؟
دکتر محمد هادی ذاکر حسین-دکترای حقوق کیفری بین المللی مدرس دانشگاه تیلبرگ هلند
انتهای پیام/*