تاریخ : یکشنبه, ۳۰ دی , ۱۴۰۳ 20 رجب 1446 Sunday, 19 January , 2025
7
یادداشت/

چه کسی چون پیام رسان، واژه های درد را به بهارستان خواهد گریست

  • کد خبر : 45201
  • 04 اسفند 1394 - 17:53
چه کسی چون پیام رسان، واژه های درد را به بهارستان خواهد گریست

عصر ایذه: این روزها شهرستان ایذه شاهد کارناوال ها و بوق های خودروهای پلاک اروند و پیکان های مدل پایینی […]

عصر ایذه: این روزها شهرستان ایذه شاهد کارناوال ها و بوق های خودروهای پلاک اروند و پیکان های مدل پایینی است که شاید هر کدام به منظوری، حماسه ی حضور می آفرینند.

 

کارگران خسته از تلاشی طاقت فرسا با جامه گانی وصله زده، ستاد کاندیدایی را خالی نمی کنند، ریش سفیدان با پادرمیانی و وساطتشان گروه هایی متحد به یک ستادی خاص روانه می دارند، جوانان شلوارهای جین می پوشند و با علاقه ای خاص و بی نظیر مهیا می شوند تا پای صحبت های دلگرم کننده کسی بنشینند که به آینده ای فراتر از عسلویه امیدوارشان می سازد.
آنکه حقش را سال ها وکیل و قاضی با ادله و قانون مندی پس نداد، حالا شانسش را با کاندیدایی قاضی الحاجاتی بار دیگر محک می زند. ناقوس ها، پوسترها، بنرها و جایگاه های رنگارنگ و مرصع پلوها نگاه عده ای را مجذوب سرابی خوش نموده است.

از این میان عده ای نیز میگویند رای من سفید است! دیگری میگوید رای من بی تاثیر و آخرین نفر که تجارب او را به این بی تفاوتی کشانده میگوید: همه ی وعده وعید ها دروغ بیش نیست!

رای من به شکوفا شدن اندیشه های شهرم بود، رای من به حراج نگذاشتن کتابهایم روبروی درب مصلی بود، رای من خواستن دنیای برابر و مساوات بود، رای من اشتغال بود، رای من شعور و فرهنگ بود.
از نگاهی یک چشمم خون می ریزد از دیدن عمو رحیم که در صف انتظار بیشترین قیمت برای فروش کلیه اش است!

برای معصومه که بدون جهیزیه به خانه ی بخت راهی ندارد!

برای بی بی شوکت که هنوز سنگ پا میفروشد، برای بانو سکینه که روبروی بانک ملی پرسه ی بینوایی می زند!

و آن چشمم پر از معنا، پر از مفهوم، که چرا دیوار مهربانی شهرستان ایذه اینقدر نامهربان است، دستی نوازش مهر بر رخساره اش نمیکشد!؟ هنوز نگاه های کودکی بی سرپرست و پابرهنه بر گیره های آویزان آن جا رختی امید بسته است…

در مقابل این فقر چه می شود که  خانی برای کاندیدای شهرش سنگ تمام میگذارد ، بره و گاو ..نثار قدومش می نماید.
ظروف یک بار مصرف که از شام و ناهاری جانانه لبریز برای آنانی است که کمربندشان به زور بسته می شود، آنانی که زبان و انگشتان از شمارش کارت های بانکی شان عاجز مانده است !
انتخابات در راه است،  به چه می اندیشی!!!

 

سارا محمدی نوترکی

 

انتهای پیام/*

لینک کوتاه : http://www.asreizeh.com/?p=45201

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 6در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۶
  1. حقیقت تلخ:(متنتون زیبابود…

  2. سلام، ممنون از متن زیبا و جالبتون

  3. بسیار عالی

  4. احسنت. عالی بود خانم محمدی، تشکر از عصرایذه بخاطر بها دادن به منتقدین و نویسندگان شهر

  5. عالی بود

  6. ساراخانم قلم پرمحتوایی دارید ای کاش دیارما فقط فقرش مالی بود امانمیدانم چرا فقرمافکری شده ای کاش فقر مالی داشتیم اما فکری نه……

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.