تاریخ : پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳ 19 رمضان 1445 Thursday, 28 March , 2024
4

فانوسی برای فردا/ گوشه‎ای از تجربیات عضو شورای اسلامی شهر ایذه

  • کد خبر : 51777
  • 13 اردیبهشت 1396 - 16:04
فانوسی برای فردا/ گوشه‎ای از تجربیات عضو شورای اسلامی شهر ایذه

گرچه در بین مفهوم و مصداق شورا رابطه ای همواره منطبق و مناسب برقرار نبوده است! اما قداست شورا و عظمت مشورت،بعنوان مقوله ای مانا و پویا خواهد ماند. اهمیت و منزلت شورا به اندازه ای است که یک فصل و هفت اصل از قانون اساسی بدان پرداخته است _ فصل هفتم،اصل ۱۰۰ الی ۱۰۶_ به مقتضای چنین جایگاهی برخویش لازم و فریضه می دانیم که گوشه ای از تجربیات خود را تقدیم اعضای محترم دوره ی پنجم بنماییم؛

۱-شورا وترکیبات طایفه ای و جناحی صرف؛ پیشینه و دیرینه ی شورا ها به خوبی نشان داده است که به ترکیبات قومی – طایفه ای- نژادی و سیاسی صرف واکنش مثبت نشان نداده و نخواهد داد! فلذا تجربه و اندیشه رهگشایی و راهنمایی کرده است که، نامزد های محترم به نحوه ای  تیمی و گروهی بر اساس آرمان های اعتقادی،انسانی و مردمی در صحنه ی انتخابات حضور پیدا کنندو به نیکی بدانند که برگه های تعرفه اوراقی سرگردان در جغرافیای نژادی و اقتصادی نیستند!و انتخابات نوعی اندیشه سپردن است نه برگه انداختن !به قول زیبای ماکس وبر؛(( رای دادن،انداختن رای به صندق نیست!))

۲-شاکله ی شورا و خودپسندی؛ اعضای شورا نباید خود پسند باشند چرا که با خودپسندی و تکبر شاکله ی شورا از بین می رود و صبغه ی اجتماعی آن به پوسته ای بی مغز تبدیل می شود! اگر تیم شورا کاردان،بصیر،توانا و دارای اهداف و برنامه ها ی اندیشه محور باشند، دامان پاک اصالت شورا آلوده نخواهد شد و هرگز جهت تصاحب کرسی ریاست!،کمیسیون ماده صد و… کشمکش های نکوهیده رخ نمایی نخواهند کرد! و روال و اسلوب بررسی لوایح و سایر مراسلات بدون طی مراحل بررسی،تحلیل،اظهارنظر مخالف و موافق به تصویب نخواهند رسید!

۳-شورا و زخمه های ی خودگرفتاری؛ شورایی که دچار بلیه ی خودگرفتاری شود، گرفتاری های مردم را بشدت فراموش خواهد نمود!یکی از بزرگ ترین، اولین و اصلی ترین وظایف شورا  انتخاب شهردار(ماده ۷۱قانون شورا و ماده ۷۶کتب جدید با آخرین اصلاحات) است،رغالب گرفتاری های شورا حول دو مدار و محور می چرخند؛

۱-انتخاب هیئت رئیسه شورا در آغازین جلسات شورا- ماده ۳ آیین نامه داخلی شورای ایذه-

۲- انتخاب شهردار، اگر در این دو حوزه و حیطه شورا به خود ستیزی و خودگرفتاری های سخیف و تاسف بار مبتلاشود نه تنهامشکلات  شهری (خدماتی،عمرانی و…)را حل و فصل نمی سازد،بلکه برای مردم مشکل آفرین و چالش زایی نیز می کند!

دربرخی از ادوار انتخاب شهردار برمبنای عقلانیت، آیین نامه و تجربه وافی نبوده است! صادقانه باید عرض کنیم که شورای اسلامی ما در دوره ی چهارم در انتخاب شهردار ناکام ماند! و هرگز به جهت پراکندگی سلایق و اختلاف کذایی نتوانست مدیرکارآمد و توانمندی را انتخاب کند _ هرچند شهرداران منتخب انسان هایی خیّر، مومن و متعهد بودند_ فلذا علاج این صدمه ی بزرگ این است که شورا بدون تاثیرپذیری از سفارش ها و اعمال فشارهای بیرونی مطابق آیین نامه ی ۶ ماده ای انتخاب شهردار (خصوصا مولفه ی پنج سال سابقه کار و تجربه) اقدام نمایند.‌

ماده ۱- کسانی را می‌توان به سمت شهردار انتخاب نمود که دارای شرایط زیر باشند؛

ب – حتی المقدور متأهل و دارای حداقل ۲۵سال سن و ۵‌ سال سابقه اجرایی در موقع انتخاب شدن

 

۴-حقوق مردم و منافع شخصی؛ اعضای محترم شورا باید این ظرفیت و صلاحیت را عملاً و عیناً داشته باشندکه بین منافع عمومی و مصالح شخصی یا گروهی خویشتن برخطا و جانبه نگری در تصمیمات در نغلتند و حقوق بیت المال را فدای منافع فردی خود نکنند! تعطیلی های خود سرانه ی جلسات دوره ی چهارم در دو مرحله متناوب چند ماهه، در زمره ی همین پدیده ی نامبارک و نامیمون بود!

۵-نظارت های الهی و قانونی؛ در همه ی امور فردی، جمعی،خصوصی و دولتی ناظر اصلی خداست، و گرنه فرصت های شیطانی بسیار است که از دیدقانون و ناظران محترم پنهان می شوند!بنابراین مقتضی خواهد بود که عهد خویش را با خداوند ببندیم که اگر با “ملیک مقتدر” عهد شکنی کنیم همه چیز روا و همه ی کارها مباح می شوند!!

اگر آدمی در آستانه ی زندگی فردی و اجتماعی از نظارت خداوند متعال _ که به راستی هستی محضر خداست_ غافل گرددهیچ قانونی و ناظری نمی تواند او را کنترل کند!شاید گاهی به جهت بیرونی در مضیقه و تنگنا قرار گیرد! اما همواره فرصت هایی عریان هست که فرد طالب را به سوء استفاده سوق می دهد!آری؛

” تاعهد تو در بستم عهد همه بشکستم/بعداز تو روا باشد نقض همه پیمان ها”

 

۶-شورا و رفاقت های کور و کر ونژادپرستی های پوک و پلید؛ شورا،محفل خردجمعی است نه دامن زدن به رفاقت های کورو کر و نژادپرستی های پوک و پلید!شورا پهنه و آستانه ای برای حفاظت از بیت المال است، بنابراین،هرگونه حرکت سخیف و سبک که مصدر آن رفاقت های ناشیانه و تعصبات قوم گرایانه و…باشد،بدون تردید از همزات و خطوات شیطانی است که حیثیت و شرافت شورا را مخدوش می کند.از طرف دیگرصرف جناح بندی نامطلوب نیست آن چه مردود و نامعقول است جناح بندی های صرف است!به عبارت دیگر در ذات اولی حقیقت محبوب است و در دومی حقیقت مغفول می باشد و البته اختلاف این دواصولی و باطنی است.

۷شورا و احقاق حقوق مردم؛ شورایی که باید برای مدیریت شهری – گرچه در حد قامت شهرداری – تصمیم سازی و تصمیم گیری بکند نباید به مقتضیات علمی، قانونی و آیین نامه های مربوطه جاهل باشد! افرادی که می خواهند عضو این انجمن اسلامی قرار بگیرند نمی توانند خواب زده، خواب آلوده و بی تفاوت باشند! بلکه باید بدانند که استفاده از تمام ظرفیت های قانونی در راستای مرتفع کردن مشکلات شهروندان ( فی المثل، احیای تشکل همیاران شورا در محلات، برگزاری جلسات مردمی و…) هم به مطالعه ی مستمر و هم به اقدام و عمل_ مطالبه ی مداوم_ وابسته است.از طرفی احقاق حقوق مردم برمحور و مدارحقیقت گرایی است نه شخصیت محوری! بدان مفهوم که اصالت باحقیقت است نه اشخاص و شخصیت ها… فلذا دفاع از حقیقت و ابرام برمصالح جامعه ی شهری وظیفه ای انسانی و تکلیف الهی شوراست.

۸- شورا و نیازمندی به پشتوانه های مشورتی؛نباید براین باور خیال پردازانه مسرور و شادمان باشیم که آن گاه که عضوشورا شدیم پس از همگان واز جمله از همه ی صد و چند نفر رقیب عالم تر و حتی کامل ترهستیم!چراکه هرگز اولین ها، بهترین ها نبوده و نیستند!جوهر شورا مشورت خواستن از اهل آن است و این همان فرصت طلایی و بزرگی بود که شورای دوره ی چهارم نتوانست از آن بهره مند شود!در حالی که سه دوره تجربیات اعضای ادوار محترم قبلی را در دسترس داشت و هم افراد تحصیل کرده ی کارشناس و کاردانی در حوزه ی شهری حضور داشتند.( هرچند شخصاً به صورت نامنسجم با برخی از ایشان  مراوده داشته وکسب تجربه نمودم.)

۹-سیاست و خدمت در شورا؛ شورا به هیچ تعبیری شاکله ای سیاسی ندارد! و برای پیشبردبرنامه های اجتماعی،اقتصادی،عمرانی ،بهداشتی،آموزشی و سایر امور رفاهی است- اصل یکصدم قانون اساسی- و  نیک است که بدانیم سیاست های صرف همواره باشکست ها و پیروزی ها همزادند اما خدمت همواره باپیروزی و سربلندی ها عجین شده است.سیاست ،مستاجر شکست های واقعی و پیروزی های ظاهری است!اما خدمت، همواره مالک پیروزی های واقعی است! بنابراین شورا،عرصه ی سیاست بازی های مصطلح نیست!بلکه هویت شورا به خدمات شهروندی زنده است!و اگر غیر ازاین باشد شهروندان به سرعت و دقت بین خدمتگزاران کذایی و خدمتگزاران واقعی خطوطی قرمز را خواهند کشید!!آری آنان به خوبی “ایمان ها” و “نان ها” را رصد می کنند!!

“سفره ای  از فرط ایمان نان نداشت/ سفره ای از فرط نان ایمان نداشت”

 

۱۰- سخن گفتن و سکوت کردن در جلسات شورا؛(( برخی از مردم خوب گوش می کنند اما نه برای فهمیدن بلکه برای جواب دادن!)) گاهی اوقات ،خصوصاً در آغاز کارشوراها،برخی از اعضا فکر می کنند که بربلندای قله ی قاف علم واندیشه  جلوس کرده اند! و باید و حتماً حرف بزنند، داد بکشند و سخنرانی و…شاید این خاطره یکی از هزاران خاطرات شورایی ام  باشد. در یکی از جلسات دوره ی چهارم در صحن علنی شورا،دوستان محترم شورا،بر اساس ملاک های مختلف هر کس به طریقی علم ایراد سخن را افراشته نمود! داد سخن از زمین بلند شد و بیدادآن در اوج آسمان قرار گرفت!!همه گفتند و درّ سفتند! به بنده نیز تعارفی شد!… اندکی سکوت نمودم و گفتم،

“بسم الله الرحمن الرحیم و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته!”تحیّر و اندکی طعنه برفضای جلسه حاکم شد در توضیح این مقال مختصر  داستانی آوردم که مجال نوشتنش این جانیست!

 

۱۱- اعضای محترم شورا خود را میهمان شورا بدانند نه صاحب خانه! ؛درانتهای مقالت بدون کم ترین توضیح در باب مورد ۱۱ چند “گوهر کلام” از بزرگان معرفت و ایمان را نقل می کنیم؛

 

” مکّه برای شما، فکّه برای من! بالی نمی خواهم، این پوتین های کهنه هم می تواند مرا به آسمان ببرند…” شهید آوینی

 

“دیروز از هرچه بود گذشتیم و امروز از هرچه بودیم!آن جا پشت خاک ریز بودیم و این جا در پناه میز!دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم که ناممان گم نشود!…”شهید شوشتری

 

“هر روز را قضاوت کن نه بر اساس خرمنی که جمع کرده ای بلکه با بذرهایی که کاشته ای!” رابرت لویی استیو نون

و…

“گفتم که الف، گفت دگر، گفتم هیچ/ در خانه اگر کس است یک حرف بس است”

 

با احترام، هومان مرادی اشکفتی

 

انتهای پیام/*

لینک کوتاه : http://www.asreizeh.com/?p=51777

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 9در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۹
  1. درود بر استاد مرادی عزیز
    استاد عزیز از این که درد و رنج های ۴ساله شورا را در اختیار رسانه ها و شورای نا مشخص جدید قرار داده ای کاری پسندیده است، ولی کاش زودتر این مسایل و دردها را رسانه ای می کردی تا مردم بهتر اعضای منتخب خود را می شناختند هر چند الان هم من به عنوان یک شهروند ایذه ای به روشنی دریافتم که آزموده را آزمودن خطاست!!!!

    • سلام و درود بر استاد حسن دره شوری
      همواره و در خلال فرصت ها، چالش های شورا را به رشته تحریر درآورده ایم (از جمله؛ شورا چالشی منقضی یا فرصتی مقتضی، شورای ایده آل و ایده آل شورا و … ) اینک نیز بر مقتضای همان سیاق عمل نموده ایم.
      بااحترام

  2. درود.شما تنها قادرهستید زیبا بگویید و زیبا بنگارید!غافل از اینکه به عمل کار برآید.الخ…
    انتشار اقرارنامه های پی در پی شما در در غالب مقالات دراین سایت نمیتواند به خودی خود توجیح قانع کننده ای بر ورود غیرموفقتان به سیستم آلوده و ناکارآمد شورای شهر باشد!
    بی تردید مجاهدت شما در همان سنگر فرهنگ و ارشاد موثرتر و ارزنده تر بود
    حکایت شما داستان همان پرنده ی مهاجر ,با ارزش و نایابیست که وارد تالابی نفت آلود شده!
    از دوره ی شما(جدا از مشکلات ملی) میراثی از چاله ها و سرعت گیر های کشنده خاطره تلخ سیلابهای عمدی!و پدیده ی نوظهور کولی های خیابانی برای ما به یادگار خواهد ماند

    • سلام، درود و تحیت بر آقا/خانم شیخی
      از ابراز محبت شما سپاسگزارم. توجه به نکات ذیل خالی از فایده نخواهد بود:۱) هرگز از برآمدن کار از ناحیه اقدام و عمل غفلت نشده و نخواهد شد .۲ ) در نوشتار وزین جنابعالی بین دو ساحت شمای شخصی و شمای شورایی بنده خلط و آمیختگی ناصواب صورت گرفته است! هیچ گاه نوشتار و گفتارم بلاعمل نبوده است، اگر شما سراغ دارید و آن هم در اکثر مقالات! برای اینجانب و سایر مخاطبان، مصداق و مثال بیاورید، گرچه بارها گفته و نوشته ام که در حیطه ی شورا چالش های فراوان بوده است. ۳) اگر باورتان شده است که سیستم شورا آلوده است ! (آغشتگی نادرست کلیت حقوقی شورا با جزئیت حقیقی اشخاص) پس بر مبنای عقیده خودتان ورود ناموفق بنده بلاتوجیه و توبیخ ساز نخواهد بود. ۴ ) میراث شوم چاله ها، سرعت کاه های غیراستاندارد و کولی های دوره گرد نوظهور نبوده، گرچه ممکن است ظهور و بروز تازه ای داشته اند.
      بااحترام و سپاس

  3. همیشه در آستانه انتخابات عده ای امثال شما می آیند خود را نقد و مبرا می کنند و به دیگران وصله و اهانت می کنند در این مقاله هم کلی ایراد به شورای چهارم گرفته ای … مثل همین قالیباف که بجای اینکه اهداف و برنامه ها و عملکرد خودش رو برای مردم تشریح و بیان کنه … تمام صحبت هاش پیرامون ایراد به دولت روحانی و تخریب اون است …. شما هم عین همون پدیده پوپولیسمی برای فریب مردم دارید رفتار می کنید …
    در جایی طایفه گری و جناحی و از تعصب کورکورانه حرف زده ای … در حالی که پیروزی ات در انتخابات شورا بخاطر همین طایفه و باند بازی بوده است … شما که این همه ایراد و نقد در مورد این پدیده شوم داری چرا هر بار کاندیدای شورا می شوی …. به قول دیگر دوستان که کامنت گذاشته اند بهتره به همون سنگر فرهنگ و ارشاد بری …
    در شهرستانی مثل ایذه شورا یعنی کشک … هر ۴ سال شهر ما پسرفت می کنه … یه نگاهی از اون بالا بکنید به شهر مثل یه قبرستون بو گندی شده اس .. شماها مثل همیشه با دوستانتان به چپاول و غارت منابع و سرمایه ها ی شهر بپردازید … نیازی به مقاله و ایراد سخن نیس …

    • سلام، درود و تحیت بر آقا/خانم کی شمس
      اولا؛ که بنده فقط یک بار در انتخابات شورا شرکت نمودم و اینک نیز کاندیدا نیستم، ثانیاً؛ نقد دوره چهارم به معنای نقد خویشتن هم هست، نه تخریب دیگران، ثالثاً؛ دیدگاه های پوپولیستی(نه به تعبیر شما پوپولیسمی) مربوط به انسان نماهایی است که تفکر را فاقد و تعصب را واجد اند!
      رابعاً؛ چپاول و غارت کار کسانی است که از نطقه غذایی ناپاک (خدایی ناکرده ) در طول تاریخ تغذیه کرده و می کنند! خامسا؛ متن بنده را مخاطبان خوانده اند و شما نیز احتمالا خوانده ای گرچه به درستی درنیافته ای !
      اندیشه بفرمایید که شما چه گفته اید و چه نوشته اید و ما چه نوشته ایم و چه گفته ایم، در نتیجه تشبیه شما، نزدیک تر است و منطبق به شما یا ما ؟!
      اگر صداقت دارید که حتما دارید! تنها یک مورد از ادعاهای کذایی خود را در برابر دیدگان همه معین کنید و ارسال بنمایید وگر نه «چراغ کذب هرگز فروغی نداشته و نخواهد داشت!»
      بااحترام

  4. سلام
    آقا/خانم کی شمس عزیز ؛بنده نه به خاطر دفاع از عملکرد ضعیف دوره حاضر اعضای شورا،بلکه به عنوان کسی که به عنوان همکار در خدمت استاد مرادی در یک مدرسه در حواشی ایذه حاضرم در محضر هر فردی سوگند یاد کنم که استاد مرادی نه اهل چپاول و نه اهل باند بازی بوده است و این چنین بی رحمانه بر شخصیت حقیقی و حقوقی کسی تاختن گناهی است که فردای قیامت باید پاسخگو باشید ،هر چند شما برادر یا خواهر عزیز قصد نقد نداری بلکه تخریب نا آگاهانه،چون جنابعالی حتی نمی دانی که چه کسانی مجددا کاندیدا شده اند و چه هدفی دارند!!!امیدوارم خداوند توانی به ما بدهد که بدون تحقیق و کشف حقیقت سخن نگوییم که باعث شرمساری گردد.التماس تفکر

    • چرا وقتی کسی دیدگاه شماها رو نقد می کنه میگن هدفش تخریب و توهینه اون وقت خودشون بی محابا دیگرون رو آماج انواع کلمه ها و جمله ها می کنن میگن … ما هم نقد کردیم به روش خودمون …. ما حتی بهتر از شما میدونیم چه کسانی کاندید شده اند چرا که ما اخبار رو رصد می کنیم و از نزدیک نظارت داریم … منظور من این بوده کسی که به خوبی از این نهادها و مجموعه ها آگاهی و اطلاعات داره و می دونه لانه فساد و تباهی و … هست راه خودش رو جدا می کنه و هیچ وقت وارد این جرگه نمیشه حتی اگه قصدش خدمت باشه چرا که اون هم آلوده همون باند و مجموعه میشه و این رو تاریخ بارها ثابت کرده … در ضمن استاد مرادی از هر دو واژه پوپولیسم و پوپولیست استفاده میشه اگه اولین بار است که شنیدی یه نگاهی به دایره المعارف واژه بکن

      • سلام، درود و تحیت بر آقا/خانم کی شمس
        اگر امکان دارد، اولین نظر خودتان را که در معرض نقد همگان است، مورد التفات و اعتنا قرار دهید (کلمات چپاول، تخریب و …) معتقدم که نقد همواره مبارک و سازنده است، «نقد موافق به ما آرامش می دهد و نقد مخالف به ما دانش» و البته نقد پروژه ایست همواره مطلق و ناتمام !…
        در مورد مکتب عوام گرایی(پوپولیسم، که بر آراء هربرت شیلر مبتنی است و در اواسط قرن ۱۹ در شوروی سابق و با ظهور نارو دنیک ها بنیان نهاده شد) مطلبی که بیان شد واژه ی پوپولیستی (نه پوپولیسمی) بود ، چرا که فرد عوام گرا، پوپولیست است و چنین مرام فکری و سیاسی پوپولیسم خوانده می شود…
        آری، علم ما انسان ها همواره در برابر عظمت خلقت و گستره علوم اندک است، چه حتی سراسر گوش شویم، چه سراسر عقل و چشم و …

        با احترام

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.