تاریخ : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ 20 رمضان 1445 Friday, 29 March , 2024
27

وقتی معلولیت در سایه محدودیت رنگ می‌بازد/ الهام صالحی از شروع ورزش حرفه‌ای تا سکوی آسیا

  • کد خبر : 53988
  • 02 اسفند 1397 - 9:23
وقتی معلولیت در سایه محدودیت رنگ می‌بازد/ الهام صالحی از شروع ورزش حرفه‌ای تا سکوی آسیا

بازی‌های پاراآسیایی جاکارتای اندونزی در سال جاری برای ورزش خوزستان سالی پر مدال و برای ورزش ایذه عرصه‌ای موفقیت‌آمیز بود، در همین راستا برای معرفی بانوی موفق ایذه‌ای پای صحبت الهام صالحی ورزشکار معلول رشته دو و میدانی شهرستان نشستیم تا با ورق زدن زندگی وی به درس معلولیت، محدودیت نیست برسیم

به گزارش عصرایذه، بازی‌های پاراآسیایی جاکارتای اندونزی در سال جاری برای ورزش خوزستان سالی پر مدال و برای ورزش ایذه عرصه‌ای موفقیت‌آمیز بود، در همین راستا برای معرفی بانوی موفق ایذه‌ای پای صحبت الهام صالحی ورزشکار معلول رشته دو و میدانی شهرستان نشستیم تا با ورق زدن زندگی وی به درس معلولیت، محدودیت نیست برسیم، باشد که این مصاحبه کوتاه سرمشقی شود برای آنان که فکر می‌کنند نقص جسمی آخر زندگی است. در ادامه زندگی الهام صالحی را در چند بخش طبق گفته‌های خود ایشان می‌خوانیم:

از معلولیت تا پیدا کردن مسیر موفقیت

سال ۹۲ بود که به پیشنهاد یکی از دوستان و آقای حیدری ورزش را به‌صورت حرفه‌ای و برای رسیدن به موفقیت انتخاب کردم، از همان سال برای نتیجه گرفتن از همه‌چیزم گذاشتم و تمام‌وقتم را صرف تمرینات کردم.

حرکت ویلچر بر مسیر قهرمانی‌ها

اولین مدال خود را در همان سال ۹۲ در مسابقات دو میدانی کشوری کسب کردم، این مدال اولین حرکت من را برای رسیدن به قهرمانی‌های دیگر استارت زد، پنج مدال طلای کشوری و دو مدال نقره و برنز بین‌المللی در ۲ ماده پرتاب نیزه و وزنه در کلاس F۵۴ دیگر موفقیت‌های سال‌های حرفه‌ای ورزش من شد.

هجوم مشکلات در سربالایی قهرمانی‌ها

همزمان با موفقیت‌های من و انتظار قهرمانی‌های بیشتر، مشکلات اساسی و ریشه‌ای در مسیرم به وجود آمد، فقدان هزینه‌های مالی برای رفت‌وآمد، عدم تغذیه مناسب ورزشی بازهم به دلایل مالی، بی‌توجهی و همکاری نکردن مسئولین و نادیده گرفتن چندین‌باره درخواست کمک برای اعزام مسابقات حرفه‌ای و فراهم کردن تجهیزات ورزشی در کنار دغدغه و گرفتاری خانواده، مشکلات و حواشی دوره مهم و قله اصلی ورزشی‌ام شد، روزهای سختی که علی‌رغم اطلاع‌رسانی رسانه‌ها اما همچنان باقی ست، بااین‌وجود عزم من برای رسیدن به قهرمانی‌های بیشتر، سال‌ها پیش جزم شده بود.

 

پیش به‌سوی آرزوها

طلاهای کشوری و مدال‌های رنگین مسابقات بین‌المللی دیگر مرا آرام نمی‌کرد حالا نه تنها خودم، که خانواده و مربیان هم از الهام صالحی انتظار بیشتری داشتند، همین بود که با چند برابر کردن تمرین و تلاش و تنظیم تمام و کمال زندگی ورزشی‌ام با همکاری خانواده بخصوص زن‌برادر عزیزم، پس از انتخابی تیم ملی برای اعزام به مسابقات پاراآسیایی آماده می‌شدم، با صلاحدید مربیان و کادر تیم ملی با توجه به روند خوبی که داشتم قرار شد تمرینات قبل از اعزام را در شهر ایذه و در کنار مربی خوبِ خود، آقای مهدی فارسی ادامه دهم، همه‌چیز برای اعزام آماده بود، تمرینات مناسب، بدن آماده من منجر به‌پیش بینی کسب مدال آسیایی از سوی کارشناسان و مربیان تیم ملی شد.

چرخ ویلچر بر سکوی نایب‌قهرمانی آسیا

روز مسابقه برای من، حکم گرفتن نتیجه سال‌ها تلاشم را داشت، هیجان و استرس از احساسات بدون انکار آن روز بود، بخصوص حضور پیدا کردن در کنار ۱۴ رقیب آن‌هم در رشته‌های ادغام‌شده دوومیدانی، هر سهل‌انگاری از جانب من مساوی بود با حذفم از مسابقات، عدم تجربه، تسلط نداشتن به زبان انگلیسی، و همراه نبودن مربی در میدان مسابقات (به دلیل قوانین مسابقات) باعث شد، در پرتاب آزمایشی، در کمال بی‌تجربگی وقت را نادیده بگیرم و به‌اشتباه پرتاب اول را بافکر اینکه پرتاب آزمایشی ست، با توان کمتر بیندازم، این اشتباه، هیجان و استرس من را دو چندان کرده بود تا درنهایت در مصاف با رقیب پرتجربه خود با تفاوت یک متر اختلاف بر سکوی نایب‌قهرمانی آسیا بایستم.

 

 

یک خواب و تعبیر حقیقی یک دیدار

قبل از اعزام به مسابقات پاراآسیایی، خوابی عجیب از دیدار خود با مقام معظم رهبری دیدم، خوابی که به تعبیر خانواده و دوستان نوید پیغام خوب برایم داشت، رؤیایی که در کمال ناباوری تعبیر شد! درست یک ماه بعد از آمدن من به‌صورت کاملاً غیرمنتظره برای دیدار با رهبری دعوت شدم، حال و هوای فوق‌العاده و پرخاطره‌ای بود، روز دیدار هر که پا داشت به سمت رهبر انقلاب کشیده شد اما من روی ویلچر فقط چهره نورانی ایشان را با اشک زیاد دیدم، بغضِ پر از ذوقی که از دیدار رهبری داشتم هنوز هم برایم خاطره‌ای وصف‌نشدنی را به یادگار نهاده است، نگاهی که در هیبت آن مرد دیدم به‌راستی‌که برایم هنوز هم نامشخص بود، نتیجه این دیدار ترغیب در مسیر تصمیم محکمی بود، که برای ادامه راه قهرمانی گرفته بودم.

 

 

برنامه و هدف آینده

نایب‌قهرمانی آسیا برای من تازه شروع آنچه می‌خواستم بود، من درست بعد از دو هفته استراحت، برنامه تمرینی خود را برای شرکت در مسابقات پارالمپیک شروع کردم، این روزها آن‌قدر اشتیاق کسب مدال در مسابقات پارالمپیک را دارم که نه باران و نه طوفان نمی‌تواند سد راه تمریناتم شود، من آماده رفتن و کسب مدال برای مسابقات پارالمپیک و رسیدن به اوج آرزوهایم هستم.

حرف پایانی

حرف پایانی من اول زده شد، هیچ وقت هیچ کس فکر نکند معلولیت، محدودیت هست، تو آنچه تلاش می‌کنی برداشت خواهی کرد، داشتن پا تنها می‌تواند ظاهر تو را سالم نگاه دارد وگرنه در جاده قهرمانی آنکه برنده می‌شود تلاش است نه پا.

لینک کوتاه : http://www.asreizeh.com/?p=53988

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.