میخواهند بدانند کجا میتوانند طبیب و داروی دردهایشان را دریابند، باید به کدام مرکز درمانی مراجعه نمایند که نامش بیمارستانی با تمام تجهیزات لازم باشد.
برخی ناامید و مأیوس، ناگزیر راه پرحادثهی اعزام به مرکز استان را انتخاب مینمایند و بعضی دیگر، به دلیل خالی بودن جیبشان روی نیمکت، خدا خدا میکنند
یکی میگوید: تیله در انتهای گلوی فرزندم باقیمانده
دیگری تکهای پاککن توی بینی فرزندش فرورفته
کسی به دلیل کمی تحرک، بعد از عمل به زخم مقعدی دچار گشته که عمل دفع برایش عذابی الیم است
آنطرف تر نفسهای کودکی در اثر بیماری آسم به شماره افتاده …
پزشک و پرستار برای بیرون آوردن تیله یا امکاناتش را در اختیار ندارند و یا تخصصش…
برای خارج ساختن پاککن، ساکشن لازم است
آن بختبرگشته زخم مقعدی هم با کلی داروی مسهل به خانه بازمیگردد زیرا دستگاه تخلیه اضطراری در صورت اجازه متخصص قابلاستفاده خواهد بود
کودک آسمی بعد از تزریق سرمی، مرخص و یا به پزشک حاضر در مطب عودت داده میشود
بیماری دیگر با دردی شبیه به آپاندیست بدون گرفتن سونوگرافی به بخش جراحی منتقل میشود، چراکه یا دستگاه سونوگرافی در بیمارستان وجود ندارد و اگر هم هست دکتر متخصص حضور ندارند!
از این موارد که بگذریم مریض اورژانسی، باید شانس آورده باشد که روزهای تعطیل رسمی نیاز به فوریتهای پزشکی پیدا ننماید وگرنه تا آمدن پزشک متخصص باید درد را متحمل شود که نمونهی بارز آن نبود پزشک متخصص ارتوپد در روزهای تعطیل رسمی است.
کودک چندساله، فرد سالخورده، بیمار اعزامی روستا که نیازمند به جراحی و شکسته بست باشد، باید منتظر بماند
پزشک ارتوپد در روز غیر تعطیل، ظرف نیمروزی باید هفتاد، هشتاد نفر را ویزیت نماید که این، باز توفیق میخواهد
از طرفی سوپروایزر نمیتواند پاسخگوی تعداد زیادی بیمار جراحیشده باشد
همراهان بیمار بعد از عمل جراحی، همچنان سردرگم به اینطرف و آنطرف مراجعه مینمایند تا مگر مددی حاصل شود، بیماری از بیمارستان مرخص تا بیماری دیگر بستری گردد.
و داستان کمبود امکانات و خدمات بخش بیمارستان و فوریتهای پزشکی اورژانس همچنان ادامه دارد…
به قلم: #سارا_محمدی_نوترکی
انتهای پیام/*
دقیقا چیزایی که نوشتین درسته . . .